مدیریت افراد: همه آنچه باید بدانید + 10 مهارت برتر

تسلط بر مدیریت موثر افراد برای حفظ کارمندان، حفظ بهره وری و مشارکت و افزایش عملکرد کسب و کار ضروری است. با این حال، 50 درصد از کارمندان برای دور شدن از مدیر خود، کار را رها کرده اند، و 69 درصد از مدیران اغلب از برقراری ارتباط با کارکنان خود و ارائه بازخورد در مورد عملکرد احساس ناراحتی می کنند. این نشان می دهد که مدیریت افراد در سازمان ها اغلب وجود ندارد.

بیایید بررسی کنیم که مدیریت افراد چیست و چرا اهمیت دارد، چالش‌های مدیریت افراد، و مهارت‌های مدیریت افراد برتر که هم برای مدیران و هم برای متخصصان منابع انسانی مهم است.

مطالب
مدیریت مردم چیست؟
اهمیت مدیریت مردم
چالش های مدیریت افراد
اجزای کلیدی استراتژی مدیریت افراد تاثیرگذار
10 مهارت مدیریت افراد برتر
سوالات متداول

مدیریت مردم چیست؟

مدیریت افراد بر رهبری، آموزش، توسعه، ایجاد انگیزه و مدیریت روزانه کارکنان برای حمایت از اهداف و مأموریت کلی سازمان متمرکز است. مسئولیت های مدیریت افراد شامل همه وظایف مربوط به افراد، از جمله استخدام، استخدام، آموزش و توسعه، مدیریت عملکرد، مشارکت کارکنان، و پاداش و مزایا می شود.

معمولاً مدیران خط مسئولیت مدیریت افراد در بخش‌های خود را بر عهده دارند و بخش منابع انسانی راهنمایی و کمک می‌کند. متخصصان منابع انسانی در کنار مدیران تیم کار می کنند تا به ارائه بازخورد و رهبری به کارمندان کمک کنند تا بتوانند به طور منسجم با تیم کار کنند و به اهداف شغلی خود برسند.

اهمیت مدیریت مردم

مردم قلب هر سازمانی هستند، به همین دلیل است که مدیریت موثر افراد بسیار مهم است. در اینجا برخی از راه هایی وجود دارد که مهارت های مدیریت افراد قوی می تواند برای کارکنان و سازمان شما مفید باشد.

  • حفظ کارمندان – همانطور که قبلاً اشاره کردیم، آمار نشان می دهد که مردم یک شرکت یا شغل را ترک نمی کنند. آنها یک مدیر ضعیف را ترک می کنند. برعکس این این است که مردم همیشه یک مدیر واقعا عالی را به یاد می آورند که کار کردن با او آسان بود، به آنها کمک کرد تا به اهداف خود برسند و واقعاً برای آنها ارزش قائل بودند. مدیران افراد موثر به شما کمک می کنند شانس خود را برای حفظ استعدادهای برتر افزایش دهید.
  • برانگیختن بهره‌وری، مشارکت و عملکرد – وقتی کارکنان احساس می‌کنند که برایشان ارزش قائل هستند و به آنها اهمیت می‌دهند، به‌خاطر کار خوبشان شناخته می‌شوند و به آنها پاداش داده می‌شود و نقشی را که در سازمان بازی می‌کنند و چگونگی پیشرفت در حرفه‌شان را درک می‌کنند، احتمال بیشتری دارد که درگیر شوند. کار کنند و بهترین عملکرد را داشته باشند.
  • ایجاد یک محیط کار مثبت و حمایت‌کننده – مدیریت افراد مؤثر منجر به کارمندانی می‌شود که احساس حمایت می‌کنند، و در نتیجه به احتمال زیاد شاد، درگیر و دارای نگرش مثبت در کار هستند. این به ایجاد فضای کاری مثبت برای همه کمک می کند.
  • حل تعارض – مهارت‌های مدیریت افراد، مدیران و منابع انسانی را قادر می‌سازد تا گفتگوهای باز و مستقیم با کارمندان داشته باشند. مدیران تیم و متخصصان منابع انسانی می توانند تعارضات را حل کنند و هر مشکلی را زودتر حل کنند تا تعارض ناکارآمد در محل کار را کاهش دهند.
  • توسعه مهارت ها – مدیران خوب به کارکنان کمک می کنند تا در حرفه خود پیشرفت کنند و مهارت ها و اعتماد به نفس مورد نیاز برای دستیابی به اهداف شخصی و حرفه ای خود را به دست آورند که به نفع سازمان نیز می باشد.
  • همکاری موثرتر – رهبرانی که مهارت‌های مدیریتی افراد قوی دارند، بهتر می‌توانند تیم‌های خود را مدیریت کنند، به اهداف خود برسند و یک محیط تیمی مشارکت‌کننده و مشارکتی را پرورش دهند.
  • تقویت عملکرد کسب و کار – هدف نهایی مدیریت افراد، دستیابی به اهداف و ماموریت سازمان است. وقتی افراد به طور مؤثر مدیریت می شوند، برای موفقیت در نقش خود و کمک به این اهداف مجهزتر می شوند.

چالش های مدیریت افراد

مدیریت افراد، مدیران و منابع انسانی را با مجموعه‌ای از چالش‌های منحصربه‌فرد مواجه می‌کند، که اصلی‌ترین آنها تضاد بین حمایت از کارمندان و در عین حال تلاش برای دستیابی به اهداف تجاری است. بیایید برخی از چالش های رایج را با جزئیات بیشتر بررسی کنیم.

  • فقدان مهارت‌های مدیریت افراد – یکی از چالش‌های اصلی در مدیریت افراد، فقدان مهارت و دانش در نحوه پرورش و حمایت از افراد و نشان دادن بهترین آنها در محل کار است. اغلب، مدیران تمایل به روابط قوی‌تر با تیم خود دارند، اما فاقد مهارت‌های مورد نیاز هستند.
  • فقدان ثبات و شفافیت در مدیریت افراد – مدیران افراد اغلب برای ثابت قدم بودن تلاش می‌کنند، زیرا مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های واضح برای پیروی ندارند. که منجر به عدم ثبات در مدیریت افراد می شود. همچنین عدم آگاهی از نحوه برخورد موثر با تعارض و رسیدگی به عملکرد ضعیف وجود دارد. به همین دلیل، بسیاری از مدیران از این موضوع دوری می‌کنند و با کارمندان خود صریح و صادق نیستند.
  • مسائل ارتباطی – بین مدیران و تیم‌هایشان فاصله‌ای طبیعی وجود دارد، اما اگر مهارت‌هایی را برای پر کردن این شکاف ایجاد نکنند، منجر به ارتباطات ضعیف می‌شود. کارمندان احساس خواهند کرد که به آنها گوش نمی دهند یا برایشان ارزش قائل نمی شوند. این می تواند تأثیر منفی بر روحیه تیم و همچنین عملیات تجاری داشته باشد. کارکنان باید یک خط ارتباطی باز با مدیران خود داشته باشند، بدانند که از آنها چه انتظاری می رود، و در جریان پیشرفت خود و هر تغییری که در کسب و کار روی می دهد که بر آنها تأثیر می گذارد، باشند.
  • ایجاد تعادل بین نیازهای تیم و فردی – یکی دیگر از چالش های مدیریت افراد این است که بتواند نیازهای هر کارمند و همچنین کل تیم و تجارت گسترده تر را متعادل کند. هر کارمندی اهداف، سبک های ارتباطی، شخصیت ها و روش های کاری کمی متفاوت خواهد داشت. مدیران موفق می‌توانند با افراد با زمینه‌های مختلف ارتباط برقرار کنند و نیازهای آن‌ها را برآورده کنند و در عین حال آنها را برای ایفای نقش بزرگ‌تری در اهداف سازمان توانمند می‌سازند.
  • مدیریت تغییر – کارمندان اغلب آخرین افرادی هستند که متوجه می شوند شخصی برای یک نقش جدید شرکت را ترک می کند، از کار بیکار می شود، تیم ها را جابجا می کند، ارتقا می یابد، یک کارمند جدید به تیم می پیوندد یا یک بخش جدید ایجاد می شود. در عین حال، مدیران ممکن است داستان کامل را ندانند و همچنین ممکن است تا زمانی که روسای بخش یا رهبران کسب و کار تصمیم نهایی را نگیرند در تاریکی نگه داشته شوند. اما وقتی مدیران این اطلاعات را از تیم خود پنهان می کنند، منجر به بی اعتمادی و سردرگمی می شود.

اجزای کلیدی استراتژی مدیریت افراد تاثیرگذار

5 C وجود دارد که پایه استراتژی های مدیریت افراد موثر را تشکیل می دهند. اینها وضوح، زمینه، ثبات، شجاعت و تعهد هستند.

بیایید هر یک از این موارد را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم و چگونه می توانند به شما در مقابله با چالش ها و دستیابی به نتایج مطلوب در استراتژی مدیریت افراد کمک کنند.

وضوح

مدیریت افراد به این معناست که بتوان به مردم دستورات روشنی داد تا بفهمند چه کاری باید انجام دهند، چگونه آن را انجام دهند و چرا اهمیت دارد. ارتباط ضعیف منجر به عدم وضوح می شود و تأثیر منفی بر روابط مدیر و کارمند دارد. علاوه بر این، به جدایی کمک می کند.

وقتی کارکنان بدانند که از آنها چه انتظاری می‌رود و نقش آنها چگونه به اهداف بزرگ‌تر سازمان کمک می‌کند، به احتمال زیاد در کار مشارکت و بهره‌وری دارند. این به حفظ کارمندان و تحریک عملکرد کمک می کند.

زمینه

هنگام مدیریت افراد، همه موقعیت ها و شرایط باید در چارچوب تصویر بزرگتر مورد بررسی قرار گیرند. به عنوان مثال، اگر یکی از کارمندان ارشد شما به طور ناگهانی به نظر می رسد که در محل کار خود را رها کرده و ضرب الاجل ها را از دست داده است، به جای اخطار رسمی، یا بدتر از آن، تنزل رتبه، مدیری با مهارت های مدیریتی قوی در خلوت با آنها می نشیند و از آنها می پرسد که آیا همه چیز اوکی است، یا اگر در مورد چیزی به کمک نیاز دارند.

مثال دیگر در مورد فردی است که تیم را جابجا می کند یا یک کارمند جدید به تیم می پیوندد. مدیری که تفاوت‌های ظریف زمینه را درک می‌کند، ممکن است تصمیم بگیرد این خبر را زودتر با افرادی که مستقیماً بر آنها تأثیر می‌گذارد و سپس کمی بعد با افرادی که هر روز مستقیماً تحت تأثیر این تغییر قرار نمی‌گیرند، به اشتراک بگذارد.

برای مثال، به عنوان بخشی از روند شکایت، هنگام انجام تحقیقات، زمینه نیز بسیار مهم است. هیچ چیز در خلاء اتفاق نمی افتد و یک تحقیق منصفانه هم به زمینه و هم به محتوا نگاه می کند.

سازگاری

علاوه بر حل تعارض در محل کار و سایر مسائل، شرایط دیگری وجود دارد که ثبات در آنها ضروری است. به عنوان مثال، ارزیابی عملکرد باید به طور منظم و به موقع انجام شود و از همان رویه پیروی کند. به همه کارکنان باید فرصت های عادلانه برای یادگیری، توسعه و پیشرفت در حرفه خود داده شود.

ثبات در فرآیندهای افراد به کاهش احساسات جانبداری یا طرفداری کمک می کند، روحیه کارکنان را تقویت می کند و محیط کاری شفاف را ترویج می کند.

شجاعت

می تواند چالش برانگیز باشد که با یک کارمند بنشینید و به آنها بگویید که باید تغییراتی ایجاد کنند. این ممکن است احساس ناخوشایندی و ناراحتی داشته باشد که به کسی بفهمانید رفتارش نامناسب است. مدیران افرادی که فاقد آموزش و مهارت کافی هستند، اغلب از این گفتگوها می ترسند.

مدیران افراد همچنین باید تصمیم بگیرند که چه کسی را ارتقاء دهند، چه کسی را به عنوان “ناتوان از برآورده کردن انتظارات” رتبه بندی کنند و گاهی اوقات یک کارمند را به دلیل عملکرد ضعیف اخراج کنند. در حالی که ممکن است نادیده گرفتن عیوب و ناکامی کارمندان مهربان به نظر برسد، منابع انسانی و مدیران در قبال شرکت و سایر کارمندان مسئولیت دارند. شجاعت انجام آنچه که درست است در هر استراتژی مدیریت افراد مؤثر حیاتی است.

تعهد

مدیریت خوب یک شبه اتفاق نمی افتد. این کار سخت و صبر می خواهد و نیاز به آموزش و راهنمایی دارد. متعهد بودن به مدیریت موثر افراد، فرآیندی بی پایان است که در طول فرآیند استخدام آغاز می شود و تنها پس از خروج یک کارمند از شرکت به پایان می رسد.

تعهد به کارکنان و مأموریت سازمان در ایجاد یک تیم متعهد، مشارکتی و یک محیط کاری مثبت که در آن همه نقش خود را در دستیابی به اهداف کلیدی ایفا کنند، ضروری است.

10 مهارت مدیریت افراد برتر

مدیران خط باید مهارت های مدیریت افراد را توسعه دهند تا به طور موثر تیم های خود را رهبری کنند. این مهارت ها همچنین برای متخصصان منابع انسانی ضروری است تا بتوانند در موضوع مدیریت افراد متخصص شوند و مدیران سازمان خود را راهنمایی کنند.

در اینجا مهمترین مهارت های مدیریت افراد (بدون ترتیب خاصی) آمده است:

1. مدیریت بر اساس عملکرد

مدیریت از طریق عملکرد به معنای تمرکز بر خروجی و نتیجه است. به عبارت دیگر، به جای ساعات کار یا حضور فیزیکی در یک اداره، بر نتایج به دست آمده تاکید می کند. در عمل به چه معناست؟

در طول همه گیری همه گیر، همه کسانی که می توانستند در خانه شروع به کار کردند. این امر مدیران را مجبور کرد تا یاد بگیرند که چگونه عملکرد را نه بر اساس تعاملات رو در رو و زمان تماس، بلکه بر اساس نتایج کارمند قضاوت کنند.

برای منابع انسانی و مدیران ضروری است که معیارهای عملکرد شفاف را با کارمندان تنظیم کنند و چارچوبی شفاف برای درک دستاوردها و زمینه‌های رشد فراهم کنند. این در نهایت به افراد قدرت می دهد تا پیشرفت شغلی خود را پیش ببرند.

People Management SkillsPeople Management Skills

2. برنامه ریزی

ممکن است برنامه ریزی در این چشم انداز به سرعت در حال تغییر دشوار به نظر برسد، اما مدیریت افراد به مدیران و منابع انسانی نیاز دارد که برای چندین مورد احتمالی برنامه ریزی کنند.

برنامه ریزی همچنین یک مهارت مهم در سازماندهی ماندن و حصول اطمینان از اینکه کارکنان قادر به هدایت و اولویت بندی حجم کاری خود و مدیریت هرگونه تغییر ساختاری یا عملیاتی هستند، است.

3. منتورینگ

بیشتر کارمندان می خواهند در حرفه خود پیشرفت کنند و از مدیری که برای راهنمایی آنها وقت می گذارد و به آنها کمک می کند تا موفق شوند و اهداف حرفه ای خود را محقق کنند قدردانی می کنند.

هنگامی که یک کارمند با مدیر خود (یا شخص دیگری در کسب و کار) رابطه مربی برقرار می کند، باعث می شود احساس ارزشمندی کند و تعامل و حفظ را افزایش دهد.

4. حل مسئله

حل مسئله پیچیده یکی از 10 مهارت مورد تقاضا است. همه‌گیری یک نمونه غیرمعمول و در عین حال به یاد ماندنی از کسب‌وکارهایی بود که نیاز به فکر کردن خارج از چارچوب و حل انواع مشکلات غیرمنتظره داشتند. مردم باید یاد می گرفتند که چگونه از راه دور کار کنند، طبقات کارخانه را تغییر دهند، با ماسک کار کنند، و از مقررات بهداشتی دولت در حال تغییر پیروی کنند.

حتی در زمان‌های ضعیف‌تر، حل مسئله یک مهارت مهم در مدیریت افراد است. نه تنها باید مشکلات را با پروژه ها حل کنید، بلکه باید با کارمندان برای یافتن راه حل همکاری کنید.

5. ارتباطات

مهارت های ارتباطی برای مدیریت افراد خوب ضروری است. ایجاد یک خط ارتباط مستقیم و باز با همه کارکنان برای ایجاد اعتماد و روابط قوی ضروری است. در چنین محیطی، کارمندان نقش خود را درک می‌کنند و مایلند برای تکمیل پروژه‌ها، فروش و رسیدن به اهداف، تلاش بیشتری را در محل کار خود انجام دهند.

6. دادن بازخورد

مدیریت افراد خوب از مدیران می‌خواهد که بازخورد بدهند – چه مکالمه‌ای برای تشخیص یک کار خوب انجام شده یا یک گفتگو برای رسیدگی به عملکرد ضعیف.

اگر مدیری به کارمندی اجازه دهد که اشتباه مشابهی را مکررا انجام دهد، می‌تواند بر تجارت گسترده‌تر تأثیر منفی بگذارد و سایر کارمندان ممکن است ناامید شوند. با این حال، 37 درصد از مدیران از دادن بازخورد مستقیم ناراحت هستند که ممکن است اعضای تیمشان به آنها پاسخ بدی بدهد.

از سوی دیگر، اگر مدیری موفقیت های کارکنان را نادیده بگیرد، کارکنان احساس می کنند که از آنها قدردانی نمی شود. این اغلب آنها را به جستجوی فرصت های جدید در جای دیگر سوق می دهد. رهبران خوب تیم نیاز به ارائه بازخورد به شیوه ای دقیق، مهربان و به موقع دارند.

7. دریافت بازخورد

مدیریت افراد خوب همچنین به معنای توانایی گوش دادن فعالانه به کارمندان و دریافت بازخورد و انتقاد سازنده است.

بازخورد همیشه باید یک خیابان دوطرفه باشد و یک مدیر مؤثر افراد بودن به معنای باز بودن برای بهبود و یادگیری روش‌های جدید مدیریت است که مردم به خوبی به آن پاسخ می‌دهند. برای مثال، افراد از گروه‌های سنی مختلف و افرادی که سبک‌های یادگیری متفاوتی دارند، احتمالاً برای سبک‌های ارتباطی متفاوت ارزش قائل هستند.

8. خلاقیت

خلاقیت در مورد حل مسئله فوق الذکر همراه با یافتن راه حل، توسعه محصول جدید و تسهیل بازخورد است.

مدیران افراد خوب به یافتن راه‌حل‌های خلاقانه برای موقعیت‌هایی که در محل کار با آن‌ها روبرو هستند، ادامه می‌دهند. آنها همچنین از آزمایش روش های جدید مدیریت افراد هراسی نخواهند داشت و پذیرای ایده های جدید کارمندان خود خواهند بود.

9. درک ذینفعان

درک ذینفعان تضمین می کند که تلاش های تیمی به سمت تأثیرگذارترین مناطق هدایت می شود. این شامل شناخت نقش، تأثیر و اولویت های آنها با در نظر گرفتن نیازها و انتظارات همه طرف ها است.

این مهارت مدیران را قادر می‌سازد تا اطمینان حاصل کنند که تلاش‌های آن‌ها و کارکنانشان با اهداف سازمانی گسترده‌تر هماهنگ است. همچنین به جلوگیری از تعارضات یا سوء تفاهم های احتمالی کمک می کند.

10. هوش هیجانی

یک مدیر مردمی با هوش هیجانی مراقب است و به نشانه های غیرکلامی که دیگران ممکن است از دست بدهند توجه می کند. مدیریت افراد قوی در مورد اولویت دادن به تندرستی کارکنان و تعادل بین کار و زندگی و توجه به نحوه برخورد کارکنان در محل کار است. این در مورد خواندن بین خطوط و علاقه واقعی به رفاه مردم است.

فردی که دارای هوش هیجانی است نیز محدودیت های خود را می شناسد و به دنبال کار بر روی نقاط ضعف خود است.

بسته شدن

مدیریت افراد خوب برای تعامل، حفظ و توسعه حرفه ای کارکنان شما بسیار مهم است و بخش مهمی از استراتژی مدیریت استعداد موفق است.

از آنجایی که منابع انسانی باید متخصص در سمت افراد کسب و کار باشد، آنها نقش مهمی در ارائه راهنمایی، جهت دهی و آموزش به افرادی که به طور روزانه مشغول مدیریت افراد هستند و در نتیجه موفقیت کسب و کار را ایفا می کنند.

سوالات متداول

نقش و مسئولیت مدیریت افراد چیست؟

مدیریت افراد فرآیند نظارت بر آموزش، توسعه، انگیزش و مدیریت روزانه کارکنان است. به طور معمول، مدیران خط مسئول مدیریت افراد در بخش های خود هستند.

از طریق این مسئولیت‌ها، هدف آنها به حداکثر رساندن عملکرد کارکنان، اطمینان از رضایت شغلی و همسو کردن اهداف فردی با اهداف گسترده‌تر سازمان است.

مهارت های مدیریت افراد چیست؟

مهارت‌های مدیریت افراد به توانایی‌ها و به کارگیری بهترین شیوه‌های مورد استفاده برای رهبری، ایجاد انگیزه، برقراری ارتباط و توسعه اعضای تیم برای بهینه‌سازی عملکرد و رضایت شغلی آنها اشاره دارد.

مهارت های مدیریت افراد برتر شامل ارتباط موثر، برنامه ریزی، راهنمایی، حل مسئله، دادن و دریافت بازخورد سازنده، هوش هیجانی و خلاقیت است.

چگونه می توان مهارت های مدیریت افراد را بهبود بخشید؟

بهبود مهارت های مدیریت افراد شامل ترکیبی از خودآگاهی، یادگیری مستمر و تجربه عملی است.

مدیران افراد و متخصصان منابع انسانی می توانند با جستجوی بازخورد در مورد سبک مدیریت فعلی خود از همتایان، مافوق ها و گزارش های مستقیم برای درک زمینه های قدرت و بهبود شروع کنند. آن‌ها می‌توانند در آموزش‌های رهبری یا کارگاه‌هایی شرکت کنند که جنبه‌های کلیدی مدیریت افراد و ایجاد مهارت‌های رهبری، مانند ارتباطات مؤثر، حل تعارض، و انگیزه تیم را بررسی می‌کنند.

اختصاص زمان منظم برای خود اندیشی در شناسایی سوگیری ها یا تمایلات شخصی که ممکن است بر سبک مدیریت تاثیر بگذارد مفید است. علاوه بر این، جستجوی فعالانه راهنمایی از رهبران باتجربه می‌تواند بینش ارزشمندی را در مورد مدیریت مؤثر افراد ارائه دهد و این مهارت‌های ضروری را، به‌ویژه برای مدیرانی که اولین بار هستند، تقویت کند.

Neelie Verlinden یک خالق محتوای دیجیتال در AIHR است. او متخصص همه چیزهای دیجیتالی در منابع انسانی است و صدها مقاله در مورد شیوه های نوآورانه منابع انسانی نوشته است. نیلی علاوه بر نویسندگی، سخنران و مدرس چندین برنامه محبوب گواهینامه منابع انسانی است.

منبع


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *