12 نمونه معیارهای بهره وری برای کارکرد موثر

بهره وری شرکت یک موضوع تجاری دائمی است که برای رقابتی ماندن در اولویت قرار دارد. کارکنان شاد و مولد دارایی های ارزشمندی برای هر سازمان هستند. اندازه‌گیری بهره‌وری آسان نیست، زیرا تعریف مولد بودن در هر شغل، سازمان و صنعت متفاوت است. بیایید به نمونه هایی از معیارهای بهره وری نگاه کنیم تا به شما در شروع کار کمک کنند.

مطالب
معیارهای بهره وری چیست؟
معیارهای بهره وری در سطح سازمان
معیارهای بهره وری عمومی
معیارهای بهره وری خدمات مشتری
معیارهای بهره وری فروش
معیارهای بهره وری توسعه نرم افزار

معیارهای بهره وری چیست؟

معیارهای بهره وری راهی برای تعیین کمیت بهره وری کارکنان است. آنها فعالیت های مختلف کارکنان مرتبط با اهداف شرکت را اندازه گیری می کنند و به برجسته کردن فرصت ها برای بهبود و به حداکثر رساندن کارایی کمک می کنند.

معیارهای بهره وری می توانند کمی یا کیفی باشند. یک راه متداول برای ردیابی بهره وری استفاده از شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) برای درک اینکه کارکنان محصول چگونه نسبت به اهداف خود هستند.

اندازه گیری بهره وری در بسیاری از مشاغل می تواند دشوار باشد. به عنوان مثال، چگونه بهره وری یک مدیر بازاریابی را اندازه گیری می کنید؟ یا یک برنامه ریز رویداد؟ این کار به سادگی یک کار تولیدی نیست که در آن ورودی و خروجی کاملاً ساده است.

در حالی که هدف اندازه گیری بهره وری افزایش کارایی است، تنظیم معیارهای بهره وری غیر منطقی می تواند در واقع برای انگیزه، مشارکت و در نهایت بهره وری مضر باشد. دستیابی به کیفیت 100% همیشه ممکن نیست زیرا در حال افزایش سطح بهره وری هستید. در عوض، یافتن ترکیب مناسب بین بهره وری و کارایی به حداکثر رساندن خروجی و حفظ کیفیت کمک می کند.

فرمول کلی بهره وری به شرح زیر است:

بهره وری = کل خروجی / کل ورودی

با این حال، این فرمول یک دیدگاه بسیار ساده از بهره وری ارائه می دهد و برای همه مشاغل کاربرد ندارد.

بیایید نگاهی به روش های مختلف برای محاسبه بهره وری در بخش های مختلف بیندازیم. از آنجایی که وجود معیارهای بهره وری مشترک برای هر شغل غیرممکن است، ما نمونه هایی از معیارهای بهره وری برای بخش های مختلف و همچنین معیارهای کل سازمان و معیارهای به طور کلی قابل اجرا ارائه می دهیم.

Productivity Metrics ExamplesProductivity Metrics Examples

معیارهای بهره وری در سطح سازمان

1. درآمد هر کارمند

درآمد به ازای هر کارمند (RPE) نسبتی است که تقریبا کل درآمدی را که یک شرکت تولید می کند تقسیم بر تعداد فعلی کارکنانش تخمین می زند. RPE یک معیار مفید برای ارزیابی بهره وری است. هرچه یک سازمان بازدهی بیشتری داشته باشد، احتمال زیان (مثلاً کاهش گردش مالی، عدم فروش) کمتر خواهد بود و احتمال سود را افزایش می دهد.

در حالت ایده آل، یک شرکت به سمت نسبت RPE بسیار بالا تلاش می کند زیرا این نشان دهنده سطح بالاتر بهره وری است که معمولاً به معنای سود بیشتر است. افزایش درآمد همچنین به کارفرما اجازه می دهد تا حقوق بهتری به کارمندان بدهد.

فرمول درآمد هر کارمند:

Revenue per Employee FormulaRevenue per Employee Formula

2. استفاده از کارکنان

استفاده از کارمندان به مقدار زمان کاری یک کارمند که برای کارهای قابل پرداخت استفاده می شود، به صورت درصد بیان می شود. اغلب در خدمات حرفه ای (مثلاً برای حسابداران، مشاوران و غیره) استفاده می شود. استفاده از شغلی به شغل دیگر متفاوت است زیرا هیچ کارمندی تمام وقت خود را صرف کارهای طبقه بندی شده به عنوان “کار قابل پرداخت” نمی کند. هر پروژه به فعالیت های دیگری مانند وظایف مدیریت، ایمیل ها، صورتحساب ها و جلسات نیاز دارد.

ردیابی استفاده از کارمندان به تصمیم گیری صحیح برای استخدام کمک می کند، به عنوان مثال، اگر به کارمندان بیشتری در یک نقش خاص نیاز دارید. همچنین به شما این امکان را می‌دهد که بفهمید از کارمندان بیش از حد استفاده می‌شود یا کم. هنگامی که هر کارمند شرح وظایف خود را انجام می دهد، به سازمان کمک می کند تا درآمد خود را افزایش دهد. هنگام محاسبه میزان استفاده از کارکنان، از خود بپرسید: چند ساعت از هفته کاری یک کارمند باید قابل پرداخت باشد تا کسب و کار شما سودآور بماند؟

فرمول استفاده از کارکنان به شرح زیر است:

نرخ بهره برداری = ساعت های قابل پرداخت / ساعات کاری واجد شرایط

3. هزینه کل نیروی کار (TCOW)

همانطور که از نام آن مشخص است، هزینه کل نیروی کار (TCOW) مقدار کل پولی را که یک شرکت برای نیروی کار خود خرج می کند اندازه گیری می کند. این شامل تمام هزینه های نیروی کار، از جمله حقوق، استخدام، استخدام، آموزش، هزینه های عملیات منابع انسانی و هزینه های توسعه می شود. هزینه های نیروی کار، در بسیاری از موارد، اکثریت هزینه های یک سازمان را تشکیل می دهد. بنابراین، اندازه گیری TCOW برای درک بهره وری کلی بسیار مهم است.

داشتن درک دقیق از TCOW به سوالاتی مانند:

  • هزینه کل نیروی کار در طول زمان نسبت به درآمد و کل هزینه های شرکت چگونه است؟
  • اجزای TCOW ما چیست و چگونه می توانیم آنها را بهینه کنیم؟

برای محاسبه TCOW، همه متغیرهای خود را جمع کنید (به عنوان مثال، هزینه های منابع انسانی، آموزش، حقوق و غیره). مهمتر از همه، مطمئن شوید که تمام مخارج خارج از هزینه های ثابت خود را شامل می شود، مانند مشاغل آزاد و کارگران مشروط – به خصوص اگر آنها بخش بزرگی از نیروی کار شما را تشکیل می دهند.

معیارهای بهره وری عمومی

4. خود رتبه بندی بهره وری

بسته به بلوغ یک تیم، اعضای تیم می توانند بهره وری خود را ارزیابی کنند و آن را در یک کارت امتیازی بهره وری ارائه کنند. اگرچه رتبه‌بندی بهره‌وری شخصی می‌تواند کاری مبهم به نظر برسد، اما با پرسیدن سؤالات درست، مانند:

  • در مقیاس 1 تا 10، چقدر مطمئن هستید که در این ماه به اهداف خود خواهید رسید؟
  • این هفته چند ساعت کار متمرکز انجام دادید؟
  • این هفته چند وقفه را تجربه کردید؟

بر اساس نتیجه این امر، مدیران می توانند کارکنان را برای بهبود بهره وری در یک دوره زمانی راهنمایی کنند. اعضای تیم می توانند کارت امتیازی بهره وری خود را به اشتراک بگذارند. سپس، مدیران و همکاران می‌توانند پیشنهاداتی را برای افزایش بهره‌وری ارائه دهند – زیرا بسیاری از اعضای تیم ممکن است مشکلات مشابهی را تجربه کنند.

5. نسبت برنامه ریزی شده به انجام

نسبت برنامه ریزی شده به انجام شده معیاری است که نشان می دهد چه مقدار کار به یک کارمند واگذار شده و چه مقدار از آن انجام شده است. این به تقسیم تعداد وظایف محول شده و مقایسه آن با آنچه که به صورت درصد ارائه شده است، می پردازد:

نسبت برنامه ریزی شده به انجام شده = # کار تعیین شده/برنامه ریزی شده / # کار انجام شده

این معیار خوبی برای بهره وری کارکنان است زیرا می توانید درصد را از کارمندی به کارمند دیگر مقایسه کنید. فرض کنید که دو کارمند به همان تعداد کار دریافت می کنند. یکی دارای نسبت برنامه ریزی شده به انجام شده 30٪ است و دیگری آن را در 95٪ دارد. سپس می دانید که چیزی برای بررسی وجود دارد. این همچنین برای ردیابی در طول زمان و مشاهده اینکه چه ابتکاراتی باعث افزایش یا کاهش بهره وری شده است مفید است.

علاوه بر این، پیچیدگی وظایف را مورد توجه قرار می دهد و در صورت وجود محدودیت هایی مانند محدوده یا بودجه مانع بهره وری می شود.

6. ساعات تمرکز در روز

ساعات تمرکز در روز به زمان کار کاملاً بدون وقفه نگاه می کند. این یک کار اختصاصی است، با تمرکز بر یک کار با توجه بی‌نظیر. این یک تکنیک بهره وری برای از بین بردن حواس پرتی و سر و صدای غیر ضروری است. تغییر اخیر به سمت افزایش کار از راه دور، ساعات تمرکز در روز را در اولویت قرار داده است، زیرا بحث هایی در مورد اینکه آیا محیط کار یا دفتر کار بیشتر حواس پرتی است وجود دارد.

ساعات تمرکز در روز به دو دسته تقسیم می شوند:

  1. کار عمیق – این مربوط به زمانی است که کارمندان بدون وقفه بر روی وظایف تمرکز می کنند. یکی از راه‌های تعیین این موضوع، نگاه کردن به تقویم کارمند و تعداد وقفه‌ها است. اگر یک کارمند جلساتی داشته باشد که در بین آنها فقط 30 دقیقه استراحت داشته باشد، احتمالاً درگیر کار متمرکز یا عمیقی نبوده است.
  2. کار عملیاتی – این کاری است که انجام می شود تا اطمینان حاصل شود که می توانید مولد باشید. این می تواند آدرس دادن به ایمیل ها یا کارهای کوچکی باشد که تا 15 دقیقه (یا 2 ساعت اگر بلافاصله به آنها رسیدگی نشود!) طول می کشد. برای اندازه گیری این، به صورت روزانه مدت زمان انجام این وظایف را جمع آوری کنید و میانگین آن را در طول یک ماه محاسبه کنید.

اکنون، بیایید به برخی از معیارهای بهره وری خاص صنعت بپردازیم.

معیارهای بهره وری خدمات مشتری

7. وضوح تماس اول

همانطور که از نام آن مشخص است، وضوح تماس اول یا وضوح تماس اول، به توانایی یک شرکت برای حل و فصل درخواست مشتری در اولین نقطه تماس اشاره دارد. این بدان معناست که پس از تماس مشتری با کارمند یا شرکت در اولین بار، نیازی به پیگیری نیست.

افزایش تعداد رزولوشن‌های تماس اول، بهره‌وری را افزایش می‌دهد، زیرا نمایندگان خدمات مشتری می‌توانند تماس‌های بیشتری را دریافت کنند و در نتیجه به مشتریان بیشتری خدمات رسانی کنند.

فرمول وضوح اول:

وضوح تماس اول = 100 x (مشکلاتی که برای اولین بار حل شده اند / مشکلاتی که توسط نمایندگان خدمات مشتری رسیدگی می شود)

نتیجه محاسبه یک درصد است و هدف افزایش آن در طول زمان است.

8. ایجاد بلیط تا زمان وضوح کامل

بر خلاف معیار وضوح تماس اول، وضوح کامل به جای فوریت، بر کیفیت تمرکز دارد. به زمانی نگاه می کند که در آن مشکل مشتری واقعاً حل شده است. در یک شرکت خوب، این دو معیار برای بهبود کیفیت خدمات مشتری در طول زمان به خوبی با هم کار می کنند.

برای درک زمان وضوح کامل، هر بلیط را تجزیه و تحلیل کنید (و به آمار، داشبورد و غیره نگاه کنید) تا ببینید آیا حل شده است و چه چیزی در مقابل چه چیزی خوب کار نمی کند. زمان وضوح کامل بر حسب ساعت (یا روز) اندازه گیری می شود.

فرمول این است:

میانگین زمان وضوح = کل زمان وضوح برای همه بلیط های حل شده / تعداد بلیط های حل شده

9. پشتیبانی از زمان پاسخ بلیط

زمان پاسخگویی بلیط نشان دهنده زمان بین ارسال یک بلیط توسط مشتری و پاسخگویی نماینده خدمات مشتری به آن است.

با این حال، هر بلیط باید معیار اندازه گیری منحصر به فرد خود را داشته باشد. به عنوان مثال، اگر برای یک شرکت هواپیمایی کار می‌کردید و مشتری یک سوال پیچیده و فوری درباره تغییر بلیط در مقابل اگر مشتری اطلاعاتی در دسترس در مورد میزان مجاز چمدان می‌خواست پرسید، اینها سناریوهای مختلفی هستند که زمان‌های پاسخ متفاوتی خواهند داشت.

برای محاسبه زمان پاسخگویی تیکت پشتیبانی، به ازای هر نوع طبقه بندی و سطح پیچیدگی، میانگین زمان پاسخگویی به تیکت را در نظر بگیرید.

معیارهای بهره وری فروش

10. رشد فروش

رشد فروش به توانایی یک شرکت برای ایجاد درآمد در یک دوره زمانی ثابت از طریق فروش می پردازد. درک رشد فروش برای بهبود بهره وری و اجرای ابتکارات مختلف برای تحریک رشد فروش بسیار مهم است.

فرمول این است:

نرخ رشد فروش = (فروش دوره جاری – فروش دوره قبل) / (فروش دوره قبل * 100 )

11. درآمد هر نماینده فروش

در سطح فردی، درآمد هر نماینده فروش به وضوح بهره وری هر نماینده فروش را نشان می دهد. این به ارزیابی توانایی یک فرد یا تیم برای ایجاد درآمد کمک می کند. اگر به درستی انجام شود، داشتن درک روشنی از این معیار به ایجاد یک محیط رقابتی تیمی سالم کمک می کند.

با این حال، ایجاد یک خط پایه ضروری است. همه کارمندان برابر نیستند. برخی از آنها ارشدتر هستند. دیگران در مکان های مطلوب تر فعالیت می کنند.

می توانید میانگین درآمد هر نماینده فروش را محاسبه کنید و سپس آن را با درآمد هر کارمند در تیم فروش مقایسه کنید.

فرمول میانگین درآمد هر نماینده فروش به صورت زیر است:

میانگین درآمد هر نماینده فروش = درآمد حاصل از فروش / تعداد نمایندگان فروش

معیارهای بهره وری توسعه نرم افزار

12. نسبت فرار نقص

این یک نسبت بهره وری خاص توسعه نرم افزار است که به بررسی تعداد نقص های موجود در نرم افزار قبل از رسیدن به تولید می پردازد. نسبت فرار نقص بالاتر به این معنی است که در آزمایش فرآیندها مشکل وجود دارد، بنابراین بهره وری کاهش می یابد. نسبت فرار نقص کمتر نشان می‌دهد که نرم‌افزار از کیفیت بالاتری برخوردار است و بنابراین، در پایین‌تر از خط، آماده راه اندازی است.

فرمول این است:

نسبت فرار نقص = (اشکالات پیدا شده در تولید / تعداد کل اشکالات) * 100

کلام پایانی

هنگام تعیین معیارهای بهره وری، با کارمندان خود صحبت کنید که آنها فکر می کنند چه چیزی و چگونه باید پیگیری شود. به این ترتیب، به جای اینکه آنها را تحت فشار و مدیریت خرد قرار دهید، اطمینان حاصل می‌کنید که معیارهایی که اندازه‌گیری می‌کنید مرتبط هستند و واقعاً به عملکرد بهتر تیم کمک می‌کنند.

مونیکا رهبر محتوای ارگانیک و استراتژی در AIHR است. هدف او انتشار محتوای الهام‌بخش و کاربردی HR در وبلاگ AIHR و ترغیب همه علاقمندان به منابع انسانی است تا آن را بخوانند.

منبع


برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *