بازنشستگی: زمان بازنگری سن در محل کار فرا رسیده است

به یکی دیگر از قسمت های هیجان انگیز همه چیز درباره منابع انسانی خوش آمدید! این مجموعه برای حرفه ای های منابع انسانی و رهبران تجاری است که می خواهند سازمان خود را در آینده اثبات کنند و در مورد آخرین روندها و بینش های کارشناسان صنعت، CHRO ها و رهبران فکری بیاموزند.

چرا شرکت ها کارگران مسن خود را فراموش می کنند؟ در این قسمت از فصل 2 همه چیز درباره منابع انسانی، ما با ویکتوریا تاملینسون – مدیرعامل @ Next-Up – می نشینیم تا در مورد اینکه چگونه منابع انسانی می توانند سن را در محل کار تجدید نظر کنند تا از کارمندان خود قبل و بعد از بازنشستگی حمایت کنند.

ویکتوریا سخنران TEDx و صدای پیشگام در زمینه بازنشستگی است. شرکت او به شرکت ها و کارمندان کمک می کند تا با اطمینان به دوران پیش از بازنشستگی نزدیک شوند.

در این ویدئو به بحث خواهیم پرداخت:

  • نسل استعدادهای هدر رفته
  • چگونه تنوع سنی را در استراتژی DEIB خود بگنجانید
  • آنچه برای افرادی که بازنشسته نمی شوند اهمیت بیشتری دارد

قسمت کامل را تماشا کنید تا متوجه شوید که سازمان‌ها چه کاری می‌توانند برای غلبه بر کمبود مهارت انجام دهند و از تمام استعدادهای خود استفاده کنند!

رونوشت:

ویکتوریا تاملینسون: اما اگر قرار است 100 سال زندگی کنید، که اکنون بسیار طبیعی است، افراد می توانند بیش از مدتی که کار کرده اند بازنشسته شوند. و وقتی در مورد آن صحبت می کنیم، کاملاً شوکه کننده است. و آنچه ما می گوییم این است که فقط به این فکر نکنید که کمی زمان را پر می کند. آنها باید در مورد هدف فکر کنند، پس اگر بازنشسته شوند. بنابراین کاری که کارمندان می‌توانند انجام دهند این است که به مردم کمک کنند تا در مورد کاری که می‌خواهند انجام دهند صحبت کنند.

Neelie Verlinden: سلام، به همه، و به قسمت کاملاً جدید All About HR خوش آمدید. اسم من نیلی است، من میزبان شما هستم. و برای قسمت امروز، باید با ویکتوریا تاملینسون بنشینم. ویکتوریا مدیر عامل و موسس Next Up است و گفتگوی ما تماماً در مورد بازنشستگی و تولید استعدادهای هدر رفته بود. اکنون، این موضوعی است که من شخصاً در مورد آن بسیار هیجان زده هستم. بنابراین من نمی توانم صبر کنم تا آن را با شما به اشتراک بگذارم. اما قبل از اینکه وارد آن مکالمه شویم، مثل همیشه، اگر هنوز این کار را نکرده‌اید، لطفاً در کانال ما مشترک شوید، زنگ اعلان را بزنید و این ویدیو را لایک کنید. لذت ببرید.

Neelie Verlinden: به قسمت دیگری از All About HR خوش آمدید.

نیلی ورلیندن: حالا، ویکتوریا، اجازه بدهید به شما در این نمایش خوشامد بگویم. چطوری؟

ویکتوریا تاملینسون: من خوبم. اما من واقعاً می خواستم با شما مصاحبه کنم، صادقانه بگویم، زیرا من این واقعیت را دوست دارم که شما جوان هستید و به این موضوع علاقه دارید. و من واقعاً می خواهم بدانم چرا. اما به هر حال، ما اینجا هستیم. پس ممنون که از من پرسیدی

نیلی ورلیندن: خیلی خوش آمدید. ویکتوریا، قبل از پرداختن به موضوعی که قرار است در مورد آن صحبت کنیم، شاید بتوانید کمی بیشتر در مورد خودتان و همچنین در مورد Next Up و کاری که انجام می دهید به مخاطبان ما بگویید.

ویکتوریا تاملینسون: خوب، بنابراین من یک بار هم به سن اهمیت ندادم، اما همه چیز کاملاً بی ربط می شود. بنابراین من با گفتن این که کمی شبیه شروع یک جلسه AAA شروع می کنم. من ویکتوریا تاملینسون هستم، و مدیر اجرایی Next Up هستم، و 67 سال دارم. و اگر خدا به من اجازه دهد، می خواهم 30 سال دیگر کار کنم. من حرفه های طولانی را فراموش کرده ام. من با این کار شما را خسته نمی کنم. من کار تولید را شروع کردم، برای چاپگر اسکناس به دنیا سفر می کردم. من با EY و در تیم رهبری در لندن بودم. و سپس، یک شرکت بازاریابی روابط عمومی را تأسیس کردم و تبدیل به یک تجارت دیجیتال شد. و از این میان، سه، چهار سال پیش، من Next Up را راه اندازی کردم تا به افرادی که در آستانه بازنشستگی هستند کمک کنم. و می‌توانستیم کمی بیشتر صحبت کنیم زیرا ناگهان افرادی را پیدا کردم که می‌خواستند از مهارت‌های خود استفاده کنند و آنها واقعاً در حال مبارزه بودند. و متوجه شدم که ما در مورد بازنشستگی به گونه ای صحبت می کنیم که گویی این نوع تبلیغات تلویزیونی شادی آور است که در ساحل در یک مکان آفتابی یا هر چیز دیگری پرش می کنیم. و در واقع زمان بسیار دشواری است و ما استعدادهای مردم را هدر می دهیم.

نیلی ورلیندن: آره، آره. و این یک پل بسیار بسیار خوب است، در واقع، ویکتوریا، به همین دلیل که من شما را به پادکست دعوت کردم، واقعاً. اما برای مخاطبان ما کمی زمینه را بیان می کنم. بنابراین در اوایل امسال، ویکتوریا یک سخنرانی در TED به نام “نسل استعدادهای هدر رفته” برگزار کرد. و بله، همانطور که گفتم، این دلیلی بود که من با ویکتوریا تماس گرفتم زیرا احساس می کنم این واقعاً موضوعی است که ما به اندازه کافی در مورد آن صحبت نمی کنیم. و همچنین می تواند تأثیر مثبت فوق العاده ای بر دنیای کار داشته باشد. اما بیایید یک قدم به عقب برگردیم. بیایید از ابتدا شروع کنیم. و ویکتوریا، شاید بتوانید در چند کلمه به ما بگویید. آره، در مورد چی صحبت کردی؟

ویکتوریا تاملینسون: خب، این کمی درباره بازنشستگی مردم امروز بود. و زمانی که از شرکت های قدیمی یا هر چیز دیگری خارج می شوند، ناامید هستند که از مهارت های خود به روش های جدید استفاده کنند. و من متوجه شدم که آنها کاملا گم شده اند. یک مشکل سلامت روان واقعی در حال وقوع است. و هیچ کس در مورد آن صحبت نمی کند. و به این دلیل شروع شد که من با افرادی ملاقات می کردم که کاملاً ارشد بودند و از لینکدین متنفر بودند. و ناگهان متوجه شدند که وقتی تنها هستید، ما دیگر دایرکتوری تلفن نداریم. چگونه کسی می داند که شما کی هستید، چه می کنید یا کجا هستید؟ آنها به سراغ من می آیند تا در لینکدین، با یک رزومه، با معرفی به آنها کمک کنم. و آنها انتظار داشتند فقط دنیایی از فرصت ها وجود داشته باشد. آنها تمام حرفه های خود را داشتند، افرادی داشتند که به آنها مراجعه می کردند و احساس شکست شخصی می کردند. و چیزی که من متوجه شدم این بود که مردم روزهای سختی را سپری می کنند، اما هیچ کس واقعاً در مورد آن صحبت نمی کند. زمان بسیار سختی است. هیچ کس واقعاً به این اعتراف نمی کند، یا برای خودش، چقدر سخت است. و آنها می توانند بگویند، اوه، من بازنشسته هستم. من مراقب نوه هایم هستم. برای ناهار وقت زیادی دارم. اما وقتی زیر بار آن رفتید و داستان های واقعی را شنیدید، واقعاً خوشحال نشدید. و من فکر می کنم که ما با این زندگی 100 ساله و معنای واقعی آن برای همه، افراد، کارفرمایان، جامعه، همه، کنار نیامده ایم.

نیلی ورلیندن: بله، قطعا. و بعداً به آن خواهم پرداخت. زیرا ما قرار است این موضوع را بسیار ملموس کنیم، و می‌خواهیم ببینیم که هر یک از ما در این زمینه چه کاری می‌توانیم انجام دهیم. و همچنین جامعه به عنوان یک کل. اما قبل از اینکه به آنجا برسیم، ویکتوریا، می دانم که در سخنرانی TED خود، شما همچنین می گفتید که کمی تحقیق کرده اید. و متوجه شدید که مهارت ها واقعاً برای 75 درصد افراد بالای 50 سال مورد استفاده قرار نمی گیرند و به رسمیت شناخته نمی شوند. و همچنین متوجه شدید که 87 درصد از شرکت ها روی مهارت های پیشرفته فناوری اطلاعات برای افراد بالای 50 سال سرمایه گذاری نمی کنند. آیا این بخش از نیروی کار خود را فراموش کرده اند؟

ویکتوریا تاملینسون: من فکر می کنم یک دلیل کاملاً پیچیده وجود دارد. اما می‌خواهم آنچه را که فکر می‌کنم ساده‌تر کنم، زیرا این سؤال واقعاً خوبی بود که شما تقریباً به روش دیگری از من پرسیدید. و چیزی که فکر می کنم با آن شروع شد بازگشت به این نوع مسائل فنی بود، تا حدی، جایی که من قبلاً کسب و کار خودم را داشتم، به آن اشاره کردم که روابط عمومی، دیجیتال و غیره بود. و زمان زیادی را صرف تلاش کردم. رهبران کسب و کار را وادار به مالکیت رسانه های اجتماعی کنید. فرصت‌های بزرگی وجود دارد که آن‌ها درک نکرده‌اند، اما خطرات بزرگی نیز وجود دارد. و آنها درگیر نبودند. و چیزی که آنها اجازه دادند این بود که نسل جوان وارد شد، آنها مهارت‌هایی را که واقعاً در رسانه‌های اجتماعی به آن نیاز داشتند را نداشتند، اما ضرر می‌کردند، اوه، آنها فناوری را می‌فهمند که بسیار بزرگ است. و وقتی در سال 1920 هستید نمی توانید فناوری یا رسانه های اجتماعی را درک کنید، صادقانه می گویم. و به مردم اجازه دادند تا از فناوری جدا شوند. و گفتن “اوه، من فنی کار نمی کنم” اشکالی ندارد. تقریباً نوعی مارک بود. اوه، میدونی، من خیلی عالی و عاقل و پیرم. من وارد این رسانه های اجتماعی وحشتناک، فناوری و هر چیزی نمی شوم. بنابراین برای نسل قدیمی‌تر این امری قابل قبول است که وارد فناوری نشوند و کارفرمایان روی این فناوری سرمایه‌گذاری نکرده‌اند. منظورم این است که این یک یافته تکان دهنده بود. و وقتی آن را پیدا کردم، شرکت های ساختمانی بودند. و 87 درصد گفتند که لازم نیست روی مهارت‌های پیشرفته فناوری اطلاعات نسل 50 و بالاتر سرمایه‌گذاری شود، اما فقط یک دقیقه، این نسلی است که جوانان را مدیریت و نظارت می‌کند. آنها در حال ساخت پرونده تجاری و سرمایه گذاری هستند. و جای تعجب نیست که ما از فناوری به درستی استفاده نمی کنیم. زیرا اگر آنها آن افراد را از قبل در زمینه فناوری اطلاعات آموزش داده بودند، پس از آن فکر می کردند، ما باید در نحوه انجام این کار تجدید نظر کنیم، باید تجدید نظر کنیم. ما اینجا به مردم نیاز نداریم ما باید به جای استفاده از این فرصت، همه چیزهایی را که به جای استفاده از فناوری وارد می‌شوند، از نو انجام دهیم و به موجودات اضافه کنیم و به آن‌ها اضافه کنیم. بنابراین فکر می‌کنم مشکل واقعاً به همین جا تبدیل شده است. بدیهی است که اگر روی آن مهارت‌های فناوری اطلاعات سرمایه‌گذاری نمی‌کنید، کارفرمایان آن‌ها را دیگر مرتبط نمی‌دانند زیرا از فناوری و غیره نمی‌فهمند. خود را انجام دهند و آموزش خود را در دست بگیرند، خوب است. اما به عنوان یک نیروی کار، افراد غیر مرتبط، مفید، غیر فعال و غیره دیده می‌شوند و بعد از آن‌ها استفاده نمی‌کنید، از فرصت‌هایشان استفاده نمی‌کنید و سرمایه‌گذاری نمی‌کنید. و این همه یک دور باطل است.

نیلی ورلیندن: بله، قطعا. همانطور که در ابتدای مکالمه مان اشاره کردم، من واقعاً معتقدم، و فکر می کنم شما هم همینطور، زیرا در غیر این صورت، کاری را که انجام می دهید انجام نمی دادید، فرصت بزرگی در اینجا برای هر دو نفر وجود دارد که به زودی برای اینکه بازنشسته یا قبلاً بازنشسته شده باشم، و همچنین سازمان هایی که در تلاش برای یافتن افراد خوب هستند، واقعاً دوست دارم یک دقیقه در مورد اینکه چگونه می توانیم سن و بازنشستگی را بازنگری کنیم، صحبت کنم. با شروع کار کارفرمایان در این زمینه چه کاری می توانند انجام دهند؟

ویکتوریا تاملینسون: جالب اینجاست که من دو بخش در کسب و کارمان دارم. و ما تا حدودی در لبه های پیشرفته هستیم، صادقانه بگویم فروش آن بسیار سخت است، زیرا همه چیز جدید است. اما هنگامی که کارفرمایان آن را دریافت کنند، شگفت انگیز است که چه اتفاقی می افتد. بنابراین ما در حال کار با شرکت های حرفه ای و افراد ارشد هستیم که کارگاه هایی را برای آنها راه اندازی می کنند. و در واقع، آنچه اتفاق می افتد این است که مردم این مشکل بازنشستگی را دارند. این یک مسئله واقعی در شرکت ها است. هیچ کس نمی خواهد در مورد ساعت صحبت کند، آنها حتی در مورد بازنشستگی صحبت نمی کنند. بنابراین ما اکنون قوانین تبعیض سنی داریم که باز کردن و بحث در مورد برنامه های شما را برای آینده سخت تر می کند. بنابراین، کارفرمایان در گره‌هایی هستند، و من می‌دانم که می‌دانید، این چشم‌انداز آسانی برای آنها نیست. من فکر می کنم این بخشی کلیدی است. مردم فکر می کنند، اوه، تو واقعاً وفادار بوده ای. شما به ما 20، 30 سال، هر سال داده اید. این فقط به شما اجازه می دهد تا زمانی که فرد در حال پشت سر گذاشتن انبوهی از احساسات است، به سمت خود بروید و، می دانید، و بازنشستگی شادی داشته باشید. و اتفاقی که در کارگاه‌ها می‌افتد این است که مردم می‌روند، می‌دانی، یکی می‌گفت، بعد از کارگاه، می‌دانی، من حتی به همسرم یا منشیم نگفته‌ام که اینجا هستم چون نمی‌خواهم. اصلاً در مورد کلمه R صحبت کنیم. و او گفت، حالا متوجه شدم که این مسخره است. من باید در مورد آن صحبت کنم. من باید برنامه ریزی کنم من باید برنامه ریزی جانشین پروری و کمک انجام دهم. باید شروع کنم به آینده ام فکر کنم. و شما به نوعی فکر می کنید، چه چیزی را برای کارفرما باز کرده ایم؟ و او می‌گوید، من ناگهان متوجه شدم که آینده کاملی دارم که می‌توانم انواع کارها را انجام دهم. در حالی که فکر می‌کردم در حالی که این و آن را انجام می‌دهم به چند سال فکر می‌کنم. اما اگر قرار است 100 سال زندگی کنید، که اکنون بسیار طبیعی است، افراد می توانند بیش از مدتی که کار کرده اند بازنشسته شوند. و وقتی در مورد آن صحبت می کنیم، کاملاً شوکه کننده است. و آنچه ما می گوییم این است که فقط به این فکر نکنید که کمی زمان را پر می کند. اما واقعاً در مورد آن فکر کنید، و برای برخی افراد، آنها می خواهند بازنشسته شوند. و ما سعی نمی کنیم جلوی مردم را بگیریم. اگر این کار را انجام دهند، باید در مورد هدف فکر کنند. بنابراین کاری که کارمندان می‌توانند انجام دهند این است که به مردم کمک کنند تا در مورد کاری که می‌خواهند انجام دهند صحبت کنند. آنها در سالهای اولیه کار خود سرمایه گذاری زیادی می کنند. آنها تقریباً هیچ چیز را در پایان کار افراد سرمایه گذاری نمی کنند، نه فقط در فناوری، بلکه در همه چیز. بنابراین من فکر می‌کنم، اول از همه، اگر آنها سن را در تنوع خود، استراتژی DNI خود قرار دهند و آمارها را بر اساس سن بررسی کنند، یک سری چیزها مشخص می‌شود. معلوم می شود که کارمندان در این سن مشغول نیستند. آنها احساس نمی کنند از مهارت هایشان استفاده می شود. و سپس شروع به فکر کردن در مورد اینکه ما چه اشتباهی انجام می‌دهیم می‌کنند و بحث می‌کنند و انتظار بیشتری از مردم دارند. و اگر افراد را برای بازنشستگی آماده می‌کنند – که به سختی می‌توانند تصور کنند که چگونه از این کلمه بهتر استفاده کنند – می‌توانند به این فکر کنند که اکنون چه کارهای دیگری می‌توانند انجام دهند که در آینده به آنها کمک کند و اکنون به ارزش سازمان اضافه کند. بنابراین، به عنوان مثال، ما در تلاش هستیم تا مردم را به هر شرکتی که دارای ابتکارات ESG است، نگاه کنند، می‌دانید، کربن صفر، اهداف انتشار هدف، و مواردی مانند زنان بیشتر در موقعیت‌های رهبری قرار گیرند که از گروه‌های متنوع‌تر استخدام می‌شوند. اکنون، این امر بسیار خوبی برای افراد خواهد بود که قبل از ترک درگیر آن شوند تا شروع به اضافه کردن به کاری که انجام می‌دهند. آنها ارزش بسیار زیادی خواهند داشت زیرا بسیاری از اینها به مهارت های مردمی و مهارت های ارتباطی مربوط می شود، و پس از خروج آنها چیز جدیدی دریافت می کنند که موضوعی و مرتبط است و ممکن است بخواهند به روش دیگری ادامه دهند. بنابراین من فکر می‌کنم اتفاق دیگری که افتاده این است که کارفرمایان، به بهترین دلایل، نمی‌خواهند کارمندان خود را پس از ترک کار آزار دهند و می‌دانید که اجازه می‌دهند از بازنشستگی لذت ببرند، درک نمی‌کنند، دوست دارند مزاحم شوند. و در واقع، کاری که آنها باید انجام دهند این است که با هم همکاری کنند تا بگویند، ببین، دوست داری برای آینده چه کار کنی؟ و چگونه می توانیم از مهارت های شما در سازمان استفاده کنیم؟

نیلی ورلیندن: چیزی که وقتی برای پادکست امروزمان آماده می‌شدم به آن فکر می‌کردم این بود که مردم بازنشسته نمی‌شوند. همچنین می‌توانم ببینم که سازمان‌ها فکر نمی‌کنند، خوب، اما می‌دانید، برای مثال، برای جانشینی ما، برای برنامه‌های جانشینی استعداد ما چه معنایی دارد؟ اما من فکر می‌کنم چیزی که شاید باید در اینجا روشن کنیم این است که بازنشستگی لزوماً به این معنا نیست که افراد فقط قرار است مدت بیشتری در نقشی که در حال حاضر دارند بمانند، درست است؟ به هر حال من آن را اینگونه می فهمم.

ویکتوریا تاملینسون:بله، نه، نه، شما کاملاً درست می گویید. بله. بنابراین اگر آنچه را که می بینیم به عنوان بازنشستگی توضیح دهم، این زبان بسیار سخت است. اصلاً واژگانی برای آن وجود ندارد. بنابراین آنچه ما می گوییم این است که شما کار تمام وقت خود را رها کرده اید، نمی خواهید شغل تمام وقت دیگری در آن نوع بالا رفتن از نردبان شغلی، بالا رفتن از هر قطبی باشد، اما کاری که می خواهید انجام دهید استفاده از مهارت های خود است. احتمالا به روش های جدید می دانید، ما با وکلا کار می کنیم. اکثر آنها، در واقع، من فکر می کنم همه آنها هنوز هم نمی خواهند وکیل شوند. اما چیزی که ما به آن نگاه می کنیم تمام آن مهارت هایی است که آنها در طول حرفه خود به دست آورده اند. و بیشتر آن هیچ ربطی به قانون ندارد، در واقع. این در مورد مدیریت مردم است. این در مورد ایجاد روابط است، همه چیز در آنجا و تخصص است. بنابراین در واقع نحوه استفاده آنها از این مهارت ها در این مرحله بعدی است. و آنچه بیشتر مردم می خواهند این است که آن سبک زندگی 24 ساعته را نمی خواهند. این چیزی است که بیشتر مردم را از نظر لذت بردن از شغلشان می کشد. ساعت سه صبح هواپیماست، در قطار است، جلسات بی پایان است، آن نوع چرخ همستر. آنها دیگر این را نمی خواهند. اجازه دهید توضیح دهم که چه کاری انجام داده ایم. ما از افراد بازنشسته می‌خواهیم تا کارآفرینان فناوری را راهنمایی کنند. و این من کمی یواشکی بودم که آنها را بدون اینکه متوجه شوند وارد فناوری کنم. و در ابتدا، مردم می‌روند، اوه، من فناوری شما را با آن عنوان در آن قرار دادم. اوه، من نمی توانم فنی انجام دهم. و من گفته‌ام نگران نباشید، این نسل‌های جوان، تمام فناوری‌های مورد نیاز خود را می‌دانند، نگران نباشید. چیزی که آنها از دست می دهند چیزهایی مانند مهارت های افراد است. ما جلساتی را انجام داده‌ایم که در آن اتاق رفتم و یک جلسه راهنمایی در حال انجام است. و می‌توانستم صدای نسل قدیمی‌تر را بشنوم، متاسفم، فقط می‌توانی دوباره درباره کسب‌وکارت توضیح بدهی؟ من آن را درک نمی کنم. و در واقع فکر می‌کردم، و جوان‌ترها می‌روند، این عالی است، زیرا من فقط با افرادی در حباب خودم صحبت کرده‌ام، اگر دوست داشته باشید، که می‌فهمند. و در واقع، اگر قرار است بودجه بگیرم، برای تامین مالی بیرون می روم، باید به مردان و زنان میانسال سفیدپوست یا هر چیز دیگری توضیح دهم، و آنها این را نمی فهمند. بنابراین من باید در مورد چگونگی توضیح آن تجدید نظر کنم. بنابراین این یک نمونه کلاسیک از آنچه که نسل قدیمی می تواند برای جوان ترین ها بیاورد است. و خیلی اوقات، مسائل بسیاری از مردم وجود داشت که آنها داشتند. و به محض اینکه یادم می‌آید، می‌توان گفت، به محض اینکه شروع کردم به گفتن سر یک میز، و یک جلسه آنجا بود، او گفت، وقتی شروع به توضیح مشکلم کردم، در تمام چشمان شما می‌توانستم ببینم، شما دقیقاً می‌دانید مشکل چی بود و او گفت که من ماه ها با این موضوع دست و پنجه نرم کرده ام. و مشکل چیست، من وارد جزئیات نمی شوم، اما او یک مقیاس زمانی متفاوت بود. و او همه چیز را از طریق ایمیل انجام داد. و او گفت که همیشه در لندن یا در نیویورک خوب کار می کرد. اما او گفت، این کار نمی کند و همه چیزهای دیگر. به این دلیل است که او نیاز داشت با مردم صحبت کند. واقعاً معلوم بود که چه اتفاقی دارد می افتد. آره بنابراین من فکر می‌کنم که این مقدار زیادی است که نسل قدیمی‌تر می‌تواند ارائه دهد، و ما این تجربه را هدر نمی‌دهیم.

نیلی ورلیندن: بله، یعنی 100% موافقم. و از این نظر، این چیز دیگری بود که من به آن فکر می‌کردم، ویکتوریا، همچنین این بود که در این زمینه، شاید هنوز، کار کنسرت واقعاً می‌تواند واقعاً خوب کار کند یا نه.

ویکتوریا تاملینسون: کنسرت های زیادی وجود دارد که در آن با مردم خوب رفتار نمی شود. همینجوری بگیم و در واقع آنچه مردم در این مرحله به آن اهمیت می دهند، صادقانه بگویم، بسیاری از افرادی که در حال حاضر بازنشسته می شوند، پول برای آنها اولویت اصلی نیست. بله، آنها ممکن است دوست داشته باشند، و به خصوص با توجه به هزینه های فعلی زندگی، بله، ممکن است پول بیشتری بخواهند، ممکن است به پول بیشتری نیاز داشته باشند. اما در واقع، آنچه در این مرحله برای آنها مهمتر است احساس ارزشمندی و رفتار خوب است. و آنها انتخاب هایی دارند. و ما این اتفاق بزرگ را در مورد نسل قدیمی‌تری که نمی‌خواهند به کار ادامه دهند یا به نیروی کار بازگردند، داریم. و به این دلیل است که آنها اکنون انتخاب هایی دارند. و کارفرمایان باید در مورد انگیزه آنها فکر کنند. و این همه در مورد این است که احساس کنید برای شما ارزش و احترام قائل هستید. و اینکه شما در اینجا به ارزش افزوده می‌شوید، بنابراین مردم نمی‌خواهند فقط وارد یک دفتر شوند و انبوهی از چیزی به آنها داده شود و هرگز با کسی در گوشه‌ای صحبت نکنند یا هر چیز دیگری، این باعث نمی‌شود آن را برای نسل قدیمی تر من اینجا را تعمیم می دهم زیرا برای برخی افراد ممکن است به پول نیاز داشته باشند و این خوب خواهد بود. می دانید، این کار انجام خواهد شد. اما من به طور کلی به آن فکر می کنم و واقعاً مهم نیست. من در ابتدا با افراد ارشد کار می کردم، اما اکنون دارم متوجه می شوم که آتش نشان ها، پلیس ها، پرستاران، می دانید، این افرادی هستند که مدیر، مسئول پذیرش، مرد بوده اند، مهم نیست که شما چه بوده اید. مسائل واقعاً، بسیار در کل صفحه است. اونا هم همینطورن

نیلی ورلیندن: و بنابراین شما در اینجا به طور خلاصه به آنها اشاره کردید، برخی از افراد نمی خواهند به کار خود ادامه دهند. اما خیلی وقت ها، بله، این می تواند کمی تعمیم یابد، حدس می زنم. اما چه چیزی این افراد را از تمایل به بازگشت به نیروی کار باز می دارد؟

ویکتوریا تاملینسون:صادقانه بگویم، هنگامی که افراد آن کار تمام وقت را ترک کردند، به کمی زمان برای تطبیق مجدد ذهنی نیاز دارند. اما چه اتفاقی افتاده است، چیزی که اکنون می بینم، بنابراین ما به تازگی از کارولین، که یکی از همکاران ما است، خواسته ایم که یک وبلاگ بسازد. او نقش متولی یک موسسه خیریه را بر عهده گرفت، این یک آسایشگاه است. و او چند سال آنجا بود. و ناگهان متوجه شد که این برای او بیشتر از شغل مزد او پاداش دارد. بنابراین او برای این نقش جدید پولی دریافت نمی کرد. و او گفت که این نقطه عطفی بود که متوجه شد من از این نقش داوطلبانه بیشتر از کار می‌برم. او گفت من به طور گسترده در حال یادگیری هستم. بنابراین او گفت که بسیار پیچیده است. او در مورد مسائل کمک به افراد در این مرحله از زندگی، خانواده های آنها، در مورد بودجه، و مراقبت هایی که آنها نیاز دارند یاد می گرفت. او گفت که بسیار چالش برانگیز است، می دانید، دریافت بودجه و همه چیز واقعاً سخت است. اما او گفت، من واقعاً احساس می‌کردم که می‌توانم به آنها ارزش اضافه کنم. و من شخصاً احساس پاداش کردم. پس اصلاً بحث پول نبود. و من این را بارها و بارها می بینم. من نمی گویم که پول مهم نیست، زیرا البته، مهم است. و او گفت وقتی بازنشسته می‌شوی زیاد خرج نمی‌کنی. می دانید، لباس، پارکینگ، سفری که آنجا هستید، ناهار، ناهار آماده سازی، و قهوه هایی که برمی دارید. او گفت شگفت انگیز است که چه چیزی را با چیزهایی که نیاز ندارید هدر می دهید. و او گفت، و برای بسیاری از افرادی که می بینم وقتی می گویند وقتی مشکل وضعیت اولیه را پشت سر گذاشتی، معمولی خواهد بود. بله، برای شروع با آن است. می دانی، مردم می گویند یک دقیقه من اینجا یک جورایی خدا بودم. و بعد روز بعد، من کی هستم؟ هیچ کس. بنابراین این یک شوک برای مردم است. اما زمانی که آن‌ها بر این موضوع غلبه کردند، خوب، دیگر وضعیت واقعاً اهمیتی ندارد. و ما از مردم می‌پرسیم که آنچه در این مرحله برای شما مهم است، انجام یک پرسشنامه قبل از کارگاه‌های ما است. و از آنها وضعیت یا پول یا احساس مفید بودن و مرتبط بودن را می پرسیم. این همیشه احساس مفید و مرتبط است. چند نفر پول یا موقعیت می گذارند. بسیار کم است. بله، البته، یکی دو نفر می روند بله. از این بابت خوشحالم. و این خوب است. اما تعداد بسیار کمی واقعاً در مورد آن اهمیت دارند.

نیلی ورلیندن: اما شنیدن این واقعاً عالی است. من فکر می کنم ویکتوریا آنچه بیش از همه مهم است احساس مفید بودن و ارزشمند بودن است. حالا، من قبلاً چند بار به این موضوع اشاره کردم. اما بیایید کمی در مورد اینکه چه کارهای عملی می توانیم انجام دهیم صحبت کنیم. بیایید بزرگ شروع کنیم، و، می دانید، محدودتر شویم، بنابراین اول از همه، فکر می کنم جامعه در نحوه تفکر ما نسبت به افرادی که در حال بازنشستگی هستند یا قبلاً بازنشسته شده اند کمک کرده است. پس بیایید با آن یکی شروع کنیم. بنابراین نظر شما در مورد آن چیست؟

ویکتوریا تاملینسون: بنابراین توصیه من برای تغییر این است که به کسی فکر کنید که 60 یا 70 سال دارد، انگار 30 یا 40 سال دارد. پس انتظار بیشتری از آنها داشته باشید. آنها را به عنوان افرادی بسیار توانا و توانا و کمک کننده در نظر بگیرید. جامعه به طور کلی باید پیر شدن جمعیت را به عنوان یک مشکل تلقی نکند. و آنها باید شروع به فکر کردن به آنها به عنوان فرصت کنند، البته، تعداد زیادی از مسائل پیرامون جمعیت سالخورده. اما می‌دانید، مردم وقتی در 50 یا 60 سالگی بازنشسته می‌شوند، در واقع 20 سال یا بیشتر از خدمات واقعاً ارزشمندی برخوردار هستند. و هر چه بیشتر آنها را فعال نگه داریم، آنها کمتر تنها می شوند، در خانه های سالمندان منزوی می شوند و خود بازنشستگی را تجربه می کنند. فعالانه درگیر می شوید و از نظر روحی و جسمی بیمار می شوید. بنابراین ما این مشکل پیری را با استفاده نکردن از مهارت ها ایجاد می کنیم. بنابراین یک مسئله بزرگ در اینجا وجود دارد. بنابراین فکر می‌کنم کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که در مورد مردم چگونه فکر می‌کنیم. و من به همه پیشنهاد می‌کنم که بروند و با کسی که اخیراً بازنشسته شده است صحبت کنند و بفهمند که واقعاً چه چیزی دوست دارد، واقعاً آن را بفهمند و سپس فکر کنند که ما به عنوان یک کارفرما چه می‌توانستیم انجام دهیم؟ به عنوان دوست یا خانواده کسی، چه کاری می توانستیم متفاوت انجام دهیم؟

نیلی ورلیندن: چگونه می‌گویید شرکت‌ها می‌توانند بلافاصله شروع به کار کنند؟ شما و شرکت‌هایی که با آن‌ها کار می‌کنید، چه کارهایی را دیده‌اید؟

ویکتوریا تاملینسون:بنابراین همانطور که می‌گویم، من فقط 4 سال پیش Next Up را راه‌اندازی کردم. و، البته، کووید همه چیز را تحت تأثیر قرار داد، بنابراین برای اکثر مردم این اولویت نبود، بله. اما کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم این است که مکالمات را شروع می‌کنیم، ما در واقع کارهای زیادی را انجام می‌دهیم. ما یک پلت فرم آنلاین ایجاد کرده ایم. و من دوست دارم با کارفرمایان کار کنم تا مردم آن را آزمایش کنند. ما در اینجا نام های شگفت انگیزی داریم. اما همه چیز کند است. می‌دانی، من تمام شواهد را ندارم، می‌دانم چه کار می‌کند، اما لزوماً مدرکی ندارم. اما کاری که من فکر می کنم آنها می توانند انجام دهند این است که بیایند و با ما صحبت کنند، اول از همه، ما دوست داریم کمک کنیم و ببینیم چه کاری می توانیم انجام دهیم. و این نباید گران باشد. بازده 10 برابر بیشتر از هر سرمایه گذاری است. واقعا کوچک است. دیروز داشتم با یکی از همکاران صحبت می کردم. و او گفت، خدای من، من این را دوست دارم. او گفت ما کمبود مهارت داریم، افراد بازنشسته می شوند. گفتم خوب شما قبل از بازنشستگی با مردم چه صحبت هایی دارید؟ سکوت گفتم خب این اولین جایی است که باید شروع کرد. و من گفتم ببین، بیا با یک گروه آزمایشی کار کنیم. و بیایید اول از همه، آن گفتگوها را انجام دهیم. آنها می توانند مشکلات خود را در اینجا حل کنند، می توانند بحران مهارت های شما را تا حدودی حل کنند و بقیه موارد. بنابراین دومین نکته این است که سن را به عنوان بخشی از استراتژی و اندازه گیری های D&I خود قرار دهید. و وقتی شروع به نگاه کردن به ارقام بر اساس سن کنید، شوکه خواهید شد. و کارهای واضحی وجود دارد که می توانید انجام دهید. فکر می کنم، همچنین، می دانید، شرکت های بزرگ و نام های جهانی مانند مک کینزی دارای گروه های فارغ التحصیل بزرگی هستند. و همه اینها کمی بزرگ و بسیار تاریخی به نظر می رسد، هر چه باشد. اما در واقع، می‌دانید، زمانی که من تمام آن سال‌ها پیش کارم را شروع کردم، در کار تولید بودم، آن‌ها یک باشگاه داشتند، مثل باشگاه مردان کارگری که قبلا داشتند، جایی که مردم می‌توانستند برگردند و اسنوکر بازی کنند. یک آبجو بخورند و هر چیز دیگری چون دلشان برای مردان تنگ شده بود. و من را شگفت زده می کند که ما جلوی این نوع جامعه را گرفته ایم که قبلاً ادامه می دادند. و من می‌دانم که ICI، کسی که با او کار کرده‌ام، شوهرش نقشی در ICI داشت، و او می‌رود و می‌بیند، فکر می‌کنم هنوز هم ممکن است این کار را انجام دهد. او هر سال به دیدن افرادی می رود که بازنشسته شده اند تا بررسی کند که آیا آنها خوب هستند یا نه. حالا، همه اینها کمی پدرانه است. این یک نوع نسبتاً قدیمی است، اشکالی ندارد. اما در واقع، آنچه ما نیاز داریم نسخه مدرن آن است، که ایجاد گروه‌ها و جوامعی است که حمایت می‌کنند و به کار خود ادامه می‌دهند، اما همچنین کارکنان می‌توانند به آنها بگویند، ما این پروژه بزرگ را داریم. دوست دارید درگیر شوید؟ و من فکر می کنم که آنها این کار را به صورت رایگان انجام می دهند. حالا در این مورد با یک بانک بزرگ صحبت کردم. و آنها گفتند، مشکل اینجاست که اگر کارها را مجانی انجام دهید، آن مهارت ها ارزشی ندارند و چیزی پشت آن وجود دارد. بنابراین، یافتن این افرادی که این کار را به صورت رایگان انجام دهند، یک سوال است. اما باید راهی بیابید که بعداً توسط سایر کارمندانی که حقوق دریافت می‌کنند ارزش و قدردانی پیدا کنند، و باید مطمئن شوید که آنها احساس نمی‌کنند که شغل‌شان گرفته می‌شود، زیرا مردم آن را انجام می‌دهند. به صورت رایگان این یک سوال است که چگونه به کاری که شما انجام می دهید ارزش افزوده می دهند. و همانطور که گفتم، ای کاش نمونه های بیشتری داشتم. من به عنوان کارفرمایی که بسیار علاقه مند هستند، غرامت زیادی دریافت کرده ام، اما همه چیز تازه شروع شده است. و بسیار کند است. بنابراین من دوست دارم هر کسی بیاید و صحبت کند، و اجازه دهید خلبانان را در شواهد همه اینها بیاوریم.

نیلی ورلیندن: بله، قطعا. اما من فکر می کنم که این اتفاق خواهد افتاد. و من فکر می کنم این اتفاق بیشتر و بیشتر ادامه خواهد داشت، ویکتوریا. همچنین، آنچه من همیشه دوست دارم از هر مهمان، ویکتوریا، بپرسم، این است که آنها معتقدند بزرگترین کلیشه در مورد منابع انسانی چیست.

ویکتوریا تاملینسون: من در گفتن این موضوع تردید دارم زیرا می خواهم با منابع انسانی دوست شوم. اما من فکر می کنم بزرگترین کلیشه این است که آنها افراد تجاری نیستند. و من این را به معنای وسیع می گویم. و بنابراین آنها به مسائل با مدیر تجاری نگاه نمی کنند. من سال گذشته یک سخنرانی انجام دادم و داشتم در مورد کل D&I و چیزها صحبت می کردم. و من فکر می کنم مسائل زیادی وجود دارد، ما می توانیم بحث دیگری در مورد آنچه اتفاق می افتد با افرادی که در مورد کمک به زنان صحبت می کنند داشته باشیم. حالا من روشن بودم، یک زن پیشگام، به عنوان اولین زن در همه چیز بسیار جلوتر بودم، تنها زن در میز رهبری یا بقیه چیزها. اما یکی گفت منابع انسانی برای مردم نیست، برای شرکت وجود دارد. این یک رهبر تجاری مدیریت دارایی بود. و مشغول کار بوده ام. تو سر تکان می دهی، نیلی، من نمی توانم بفهمم کار مردم است. به هر حال این چیزی است که ما همیشه می گوییم. من این را نمی فهمم بنابراین من کمی جا مانده‌ام… نمی‌دانم این کلمه چیست. ولی یه جورایی اینو نمیفهمم بنابراین برای من، بزرگترین کلیشه، مطمئنم که درست نیست. اما این در مورد نیاز به مشارکت بیشتر در تجارت است، که این کار من خواهد بود، و شما با برخی آشنا می شوید که فوق العاده، فوق العاده درگیر و فوق العاده هستند و آنها واقعاً تجارت خود را درک می کنند. اما این کلیشه من خواهد بود.

نیلی ورلیندن: خیلی ممنون. و سپس یک چیز دیگر وجود دارد که من همیشه دوست دارم از ویکتوریا بپرسم. و این در صورتی است که می خواهید یک پیروزی حماسی و یک شکست حماسی را با ما به اشتراک بگذارید. حالا، این فقط می تواند هر چیزی باشد. این می تواند چیزی شخصی باشد، می تواند چیزی حرفه ای باشد، و می تواند ترکیبی از هر دو باشد. اما بله، پس آیا چیزی هست که به ذهنتان خطور کند؟

ویکتوریا تاملینسون:بله. بنابراین واضح است، می دانید، من در مورد این تجارت بسیار هیجان زده هستم. احتمالاً می توانید بگویید. من مشتاق کاری هستم که انجام می دهیم. و من اصلا احساس پیرزنی ندارم. بنابراین من هنوز در مورد کاری که به شدت انجام می دهیم هیجان زده هستم. بنابراین پیروزی حماسی زمانی بود که ما شروع به برنده شدن در کارگاه های آموزشی از دایره جادوی چهار بزرگ کردیم. من مثل یک بچه بودم، خدای من، ما این کار را کردیم، می دانید، و به نوعی در آن بازار باورنکردنی بود. برای من بسیار بزرگ است، و من در مورد آن با هیجان در مورد آن بچه‌گانه هستم، می‌دانی، هر کسی که کسب‌وکاری را راه‌اندازی می‌کند، مهم نیست در چه سنی، شما هنوز آن را در خود دارید. بله، ما در حال ایجاد تفاوت هستیم. و حماسه شکست در طرف دیگر. میدونم داشتیم راجع به این حرف میزدیم واقعا جالب است. بنابراین من این تجارت را شروع کردم زیرا افرادی برای من فرستاده می شدند، افراد بسیار ارشدی که نیاز به کمک داشتند. و من این کسب و کار را برای کمک به افراد دارم. و بنابراین راه اندازی کردیم. من نمی توانم به شما بگویم که چند نفر گفتند، شما لزوماً با افراد کار نمی کنید. می دانید، به عنوان کمی از خود راضی، شاید، ما شواهد به دست آورده ایم. آنها به سمت ما می آیند. من ده ها نفر را به طور کامل شکست خورده ام. و جالب اینجاست که وقتی به بازار رفتیم، در نظر داشتیم که درصد ما از آن بازار ارشد چند زن هستند. 95 درصد افرادی که برای کمک به ما پول می دادند زن بودند. این فوق العاده بود، می دانم. صورت تو باورم نمی شد. بنابراین این شکست من بود، فکر می کردم که می توانم این کار را برای افراد انجام دهم. مردها فکر می کنم فکر می کنند: من می توانم این کار را انجام دهم. بنابراین کمی غرور وجود دارد، من نیازی به کمک ندارم، و غیره. زنان فقط می روند، من به کمک نیاز دارم، سوار شوید. بیا خوش بگذرونیم و کار پیدا کنیم. بنابراین ما مجبور شدیم تجارت را تغییر دهیم و گفتیم، به همین دلیل است که ما آنجا با شرکت‌های بزرگ کار می‌کنیم، و من فکر می‌کنم در واقع، می‌توانیم از این طریق تأثیر بسیار بیشتری بگذاریم. اگر صادق باشم، واقعاً خوشحالم که به این شکل انجام شد، زیرا فکر می‌کنم تأثیر سازمان‌ها و جامعه که می‌توانیم به این روش انجام دهیم، بسیار زیاد است. در حالی که من فکر نمی کنم که ما به همان روش کار با افراد دست پیدا می کردیم. اگر افراد به ما مراجعه کنند، ما با آنها کار می کنیم، اما این دیگر بخش اصلی کاری نیست که انجام می دهیم.

نیلی ورلیندن: باشه، ویکتوریا، خیلی ممنون که برای این قسمت به من ملحق شدید. این خیلی لذت بخش بود، بله. منظورم این است که اساساً برای من سخت بود که چیزها را کوتاه نگه دارم، زیرا این واقعاً چیزی است که می توانستم ساعت ها درباره آن صحبت کنم. اما من یک سوال آخر از شما دارم. بنابراین امیدواریم افراد زیادی در بین مخاطبان وجود داشته باشند که اکنون می‌خواهند با شما ارتباط برقرار کنند، زیرا می‌خواهند در مورد این موضوع بیشتر بشنوند و می‌خواهند ببینند چه کاری می‌توانند در سازمان خود و بخش‌های منابع انسانی خود انجام دهند. بنابراین، مردم کجا می توانند به بهترین وجه با شما ارتباط برقرار کنند؟

ویکتوریا تاملینسون: خوب، پس من البته در لینکدین هستم و شما انتظار دیگری ندارید. اما همچنین، www.next-up.com. فراموش نکنید خط فاصله همان چیزی است که ما می گوییم. ما یک پادکست برای اشتراک‌گذاری داستان‌های مربوط به این زمان داریم، اما اکنون و بارها با مردم این بازار مصاحبه می‌کنیم. شاید بتوانیم گاهی اوقات یک سهم متقابل انجام دهیم.

نیلی ورلیندن: بله، بله، قطعا. من بسیار بسیار خوشحال خواهم شد که به شما بپیوندم، ویکتوریا. آره، فوق العاده خواهد بود. آره خیلی ممنون و از همه شما برای تنظیم قسمت امروز متشکرم. من واقعا امیدوارم که شما هم مثل من از آن لذت برده باشید. اگر می‌خواهید با Victoria Next up تماس بگیرید، لطفاً این کار را انجام دهید. و قبل از رفتن، اگر هنوز این کار را نکرده اید، در کانال عضو شوید. زنگ اعلان را بزنید و این ویدیو را لایک کنید. خیلی ممنون و به زودی برای قسمت دیگری از All About HR دوباره شما را می بینم.

Neelie Verlinden یک خالق محتوای دیجیتال در AIHR است. او متخصص همه چیزهای دیجیتالی در منابع انسانی است و صدها مقاله در مورد شیوه های نوآورانه منابع انسانی نوشته است. نیلی علاوه بر نویسندگی، سخنران و مدرس چندین برنامه محبوب گواهینامه منابع انسانی است.
برنامه صدور گواهینامه

تنوع، برابری، شمول و تعلق

متوسط | 32 ساعت | (119 بررسی) سازمان خود را به مکانی متنوع و فراگیر برای کار تبدیل کنید که در آن همه بتوانند با یک مدرن پیشرفت کنند… بیشتر بدانید

مقالات جدید

Interview training for hiring managers: 17 Steps, showcasing the initial 7 steps.Interview training for hiring managers: 17 Steps, showcasing the initial 7 steps. راهنماها

آموزش مصاحبه برای مدیران استخدام: راهنمای 17 مرحله ای شما

ادامه مطلب

راهنماها

25 معیار مدیریت نیروی کار که باید ردیابی کنید

ادامه مطلب

راهنماها

نحوه ایجاد یک تجربه برند معتبر کارفرما: درس هایی از ESPN

ادامه مطلب

منبع


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *