تجربه کارمند در مقابل تعامل کارمند: 4 تفاوت که باید بدانید

تجربه کارمند و مشارکت کارکنان دو مفهوم کلیدی در ایجاد یک محیط کاری پر رونق هستند. تفاوت بین این دو پویایی محل کار چیست، چگونه بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و چگونه می‌توانید تجربه و مشارکت کارکنان خود را بهبود بخشید؟ بیایید دریابیم.

مطالب
تجربه کارمند چیست؟
مشارکت کارکنان چیست؟
4 تفاوت کلیدی بین مشارکت کارکنان و تجربه کارمند
نحوه سنجش تجربه و مشارکت کارکنان
چگونه می توان تجربه و مشارکت کارکنان را بهبود بخشید
سوالات متداول

تجربه کارمند چیست؟

تجربه کارمند به سفر کارمند در سازمان شما اشاره دارد، از اولین تعامل آنها از طریق حضور در هیئت مدیره و روال کار روزانه تا پس از خروج نهایی آنها.

بسیاری از جنبه‌ها بر تجربه کارکنان تأثیر می‌گذارند، مانند کیفیت روابط بین فردی در محیط کار، سبک رهبری و فرصت‌های توسعه حرفه‌ای. با این حال، سه مؤلفه کلیدی وجود دارد که تجربه کلی کارکنان را تشکیل می دهد:

• تجربه فیزیکی: تجربه فیزیکی به جنبه های حسی محیط کار، از چیدمان اداری و سطوح سر و صدا گرفته تا راحتی مبلمان مربوط می شود. همه اینها مستقیماً بر احساس کارکنان در مورد کار و سازمان تأثیر می گذارد و بر بهره وری و سطح انرژی آنها تأثیر می گذارد.
• تجربه دیجیتال: تجربه دیجیتال بر فناوری و ابزارهایی متمرکز است که کارکنان برای انجام وظایف خود و همکاری با اعضای تیم خود استفاده می کنند. ابزارهای شهودی و کارآمد برای ارتباط، دسترسی به منابع و حفظ ارتباط تیمی برای همه کارمندان مهم است.
• تجربه فرهنگی: تجربه فرهنگی تجسم شخصیت شرکت از جمله ارزش ها و رفتارهای روزانه آن است. این عناصر ناملموس هستند که احساس محیط کار را دیکته می کنند. یک تجربه فرهنگی مثبت، خلاقیت، همکاری و توانمندسازی را تقویت می‌کند و کارکنان را قادر می‌سازد تا نوآوری کنند، سیستم‌های جدید را پذیرفته و برای دستیابی به اهداف سازمان تلاش کنند.

هر مؤلفه به نحوه درک کارکنان از کار برای سازمان شما کمک می کند و مستقیماً بر احساسات، انگیزه ها و نگرش ها نسبت به کار تأثیر می گذارد. شایان ذکر است که حتی عناصر به ظاهر کوچک در این مناطق ممکن است به طور چشمگیری ترازو را برای کارمندان شما پایین بیاورند.

78 درصد از کارشناسان EX می گویند که مدیریت ارشد بیش از هر زمان دیگری به EX توجه می کند. و این به دلیل خوبی است – سازمان هایی که تجربه کارمندان برتر را ارائه می دهند، در مقایسه با همتایان با رتبه پایین تر، بازده فروش را دو برابر گزارش می دهند.

مشارکت کارکنان چیست؟

درگیری کارکنان سطح فداکاری، تعهد و اشتیاق یک کارمند نسبت به کار خود و سازمان است.

جنبه های کلیدی که به مشارکت کارکنان کمک می کند عبارتند از:

1. تعهد عاطفی : مرکزی برای درک مشارکت کارکنان، تصدیق تعهد عاطفی یا عاطفی است. کارمندان متعهد معمولاً نسبت به نقش‌های خود احساس محبت دارند و در نتیجه نه تنها وقت خود را صرف می‌کنند، بلکه قلب خود را نیز روی وظایف خود می‌گذارند.
2. مدیریت مؤثر: تحقیقات نشان می دهد که 70 درصد مشارکت تیم به مدیر مربوط می شود. هرچه مدیران شما موثرتر باشند، سازمان شما مشارکت کارکنان بیشتری خواهد داشت.
3. اهداف همسو : کارمندان متعهد چشم انداز روشنی از اهداف سازمان دارند و آنها را در وظایف روزانه خود متقابل می کنند. آن‌ها احساس می‌کنند که تلاش‌های فردی آنها به مأموریت بزرگ‌تر کمک می‌کند و حس هدف و تعلق را در شرکت تقویت می‌کند.
4. خودمختاری و مشارکت فعال: زمانی که افراد احساس اعتماد و قدرت برای تصمیم‌گیری و ابتکار عمل می‌کنند، ذاتاً احساس می‌کنند بیشتر روی نقش‌ها و نتایج کارشان سرمایه‌گذاری می‌کنند. کارمندان بسیار متعهد فرصت‌هایی دارند تا ایده‌های تازه و نوآورانه را حتی به کارهای معمولی بیاورند و به طور مداوم برای برتری تلاش کنند.

توسعه یک برنامه تعامل موثر کارمند که این عناصر را پوشش می‌دهد به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا تعامل را تقویت کنند و در نهایت عملکرد بهتری داشته باشند. واحدهای تجاری با مشارکت بالا 23 درصد سود بیشتری نسبت به تیم هایی با سطح تعامل پایین تر دارند. علاوه بر این، گالوپ تخمین می زند که در سطح جهانی، مشارکت کم کارکنان 8.8 تریلیون دلار هزینه دارد که 9 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل می دهد.

4 تفاوت کلیدی بین مشارکت کارکنان و تجربه کارمند

در حالی که اصطلاحات “تعامل کارکنان” و “تجربه کارمند” تعاریف متفاوتی دارند، آنها به طور پیچیده ای به هم مرتبط هستند. درک تفاوت‌های بین این دو مفهوم می‌تواند به کسب‌وکار شما کمک کند تا رویکردهای بهتری را برای تقویت تجربه‌های درخشان کارمندان و سطوح بالای تعامل ایجاد کند.

به این شکل فکر کنید: تصور کنید که سازمان شما یک کشتی است. به این ترتیب، تجربه کارمند را می توان به عنوان کل سفری که خدمه آن را آغاز کردند – از زمانی که برای اولین بار وارد کشتی می شوند (فرایند استخدام) شروع می شود تا زمانی که دوباره زمین خشک را لمس می کنند (خروجی آنها). این شامل هر تعامل، احساس و رویدادی است که در این بین تجربه می شود.

از سوی دیگر، مشارکت کارکنان به این اشاره دارد که اعضای خدمه در طول آن سفر چقدر پرشور، فداکار و متعهد هستند.

به عبارت دیگر، مشارکت کارکنان نتیجه تجربه کارکنان است. با این حال، کارکنان متعهد به یک محیط کاری مثبت کمک می کنند، که به نوبه خود به بهبود تجربه کارمند برای همه کمک می کند.

مک کینزی دریافت که افرادی که تجربه کارمندی مثبتی دارند ۱۶ برابر بیشتر از کارمندانی با تجربه منفی درگیر هستند. همچنین 8 برابر بیشتر احتمال دارد که بخواهند در سازمان بمانند.

شناخت این رابطه برای هر سازمانی که هدفش ایجاد نیروی کار مولد است، حیاتی است. سازمان‌های موفق می‌دانند که ایجاد یک محیط کاری عالی می‌تواند منجر به مشارکت بیشتر کارکنان شود. این به نوبه خود به بهره وری بیشتر و بهبود عملکرد تجاری تبدیل می شود.

بیایید تفاوت های بین تجربه کارمند در مقابل مشارکت کارکنان را خلاصه کنیم.

تجربه کارمندان و مشارکت کارکنان به یکدیگر کمک می کنند. در نتیجه، هیچ یک از جنبه‌ها نباید در یک سازمان نادیده گرفته شود یا کم‌ارزش شود.

نحوه سنجش تجربه و مشارکت کارکنان

به عنوان یک سازمان، ضروری است که بدانید کارکنان شما چقدر درگیر هستند و تجربه کلی آنها در کار را درک کنید. تنها در این صورت است که می توانید در سفر کارمندان پیشرفت هایی ایجاد کنید که منجر به افزایش مشارکت کارکنان و در نهایت عملکرد بهتر سازمانی شود.

تعدادی روش وجود دارد که می توانید برای ارزیابی تجربه و مشارکت کارکنان در سازمان خود از آنها استفاده کنید.

• از نظرسنجی‌های مشارکت کارکنان استفاده کنید: این نظرسنجی‌ها برای سنجش احساس کارکنان سرمایه‌گذاری‌شده در نقش‌هایشان و چشم‌اندازها و اهداف مشترک سازمان طراحی شده‌اند. زمینه های کلیدی برای کشف عبارتند از: رضایت شغلی، اثربخشی مدیر، فرصت های پشتیبانی، شناخت و همسویی با ارزش های شرکت. نظرسنجی های ناشناس را انتخاب کنید. ناشناس بودن اغلب بازخورد صادقانه‌تری را تشویق می‌کند، به‌ویژه از سوی کارمندان غیرفعال.
• کل چرخه زندگی کارمند را بررسی کنید : برای یک دید جامع از تجربه کارمند، باید درک کنید که کارگران شما مراحل مختلف آن را از فرآیند پذیرش گرفته تا فارغ التحصیل شدن درک می کنند. برای مثال، می‌توانید نظرسنجی‌های جدید رضایت از استخدام، ارزیابی قابلیت استفاده از ابزارهای کاری، مصاحبه‌های ماندن، مصاحبه‌های خروج و سایر انواع ارزیابی‌ها را برای به دست آوردن بینش در مورد احساس کارکنان در نقاط مختلف سفر خود با شرکت انجام دهید.
• تجزیه و تحلیل معیارهای مربوط به منابع انسانی: به عنوان مثال، حفظ بالا می تواند نشان دهد که کارکنان احساس ارزشمندی می کنند و تمایل دارند در درازمدت در سازمان بمانند. برعکس، جابه‌جایی بالای کارمندان ممکن است نشان‌دهنده این باشد که تجربه کارمندان شما چندان عالی نیست.
• اندازه گیری های مکرر انجام دهید: به جای بررسی های سالانه، تجزیه و تحلیل منظم جنبه های مختلف تجربه و مشارکت کارکنان امکان مداخلات به موقع را فراهم می کند. به این ترتیب، می توانید به طور مداوم محیط کار را برای کارمندان خود بهبود بخشید.
• در گفتگوهای باز شرکت کنید: محیطی را ایجاد کنید که در آن کارکنان احساس راحتی کنند تا افکار، نگرانی ها و پیشنهادات خود را به اشتراک بگذارند. جلسات بازخورد منظم، جلسات تالار شهر یا بحث‌های انفرادی با مدیران می‌تواند بینش ارزشمندی را در مورد طرز فکر کارکنان ارائه دهد.

ایجاد یک محل کار که در آن کارکنان واقعاً از نقش خود لذت ببرند، مستلزم تلاش های مداوم و متفکرانه در زمینه های مختلف است.

با تجزیه و تحلیل مداوم داده ها و شرکت در گفتگوهای معنادار، سازمان ها می توانند درک دقیقی از احساسات کارکنان به دست آورند و زمینه های بهبود را شناسایی کنند. این رویکرد توسعه استراتژی‌های مؤثری را امکان‌پذیر می‌سازد که هم تجربه کارکنان و هم مشارکت در شرکت را افزایش می‌دهد.

چگونه می توان تجربه و مشارکت کارکنان را بهبود بخشید

اینکه دقیقاً چه چیزی باید در زمینه های تجربه و مشارکت کارکنان بهبود ببخشید به نیازهای کارمندان و سازمان شما بستگی دارد.

با این حال، برخی از بهترین روش‌های کلی وجود دارد که می‌توانید برای تقویت تجربه و مشارکت کارکنان و بهبود عملکرد کسب‌وکار دنبال کنید. اینجا می رود.

1. به دنبال بازخورد باشید و بر اساس آن عمل کنید

در حالی که جمع آوری بازخورد و تجزیه و تحلیل داده ها ضروری است، اقدام بر اساس آن بسیار مهم تر است.

وقتی کارمندان می بینند که بازخورد آنها اجرا می شود، اعتماد را تقویت می کند، نشان می دهد که نظرات آنها اهمیت دارد و تعهد شما را به بهبود مشارکت و تجربه نشان می دهد.

فرض کنید که تجزیه و تحلیل شما نشان داد که فرآیند استخدام شما ایده خوبی از آنچه از آنها انتظار می رود را برای استخدام کنندگان جدید ارائه نمی دهد. اقدام بر اساس این بازخورد می‌تواند شامل اصلاح فرآیند عضویت برای شامل یک جلسه اضافی با مدیر برای بحث در مورد نقش‌ها، مسئولیت‌ها و اهداف کارمند جدید و یک جلسه پیگیری پس از 30 روز اول برای روشن شدن هرگونه ابهام باشد.

این نه تنها نگرانی فوری را برطرف می کند، بلکه لحن مثبتی را برای کارکنان جدید ایجاد می کند و به آنها نشان می دهد که سازمان برای موفقیت آنها ارزش قائل است و در حصول اطمینان از داشتن ابزار و دانش مورد نیاز برای پیشرفت، فعال است.

2. کار خوب را تشخیص دهید

شناخت دستاوردهای کارکنان نقشی حیاتی در بهبود مشارکت و تجربه کارکنان دارد. ابتکار «کارمند ماه»، سایر برنامه‌های شناسایی کارکنان، یا صرفاً تصدیق عملکرد باکیفیت در جلسات توجیهی صبح دوشنبه، روحیه را در همه بخش‌ها تقویت می‌کند – از مدیران ارشد گرفته تا کارکنان طبقه همکف.

به یاد داشته باشید، کارگران مورد قدردانی اغلب کارکنان متعهد هستند.

3. نیروی کار خود را با ابزار مناسب مجهز کنید

تجربه کارمندان دیجیتال به بخشی جدایی ناپذیر از احساس کارکنان نسبت به کار برای شما تبدیل شده است. تجهیز کارکنان به ابزار و فناوری مناسب اکنون یک ضرورت است که تأثیر عمیقی بر کارایی و بهره وری دارد.

اطمینان حاصل کنید که از ابزارهایی استفاده می کنید که کاربر پسند و متناسب با وظایف شغلی خاص کارگران هستند. برای مثال، کارمندان خط مقدم شما به ابزارهای متفاوتی نسبت به اعضای تیم در دفتر مرکزی نیاز دارند.

فراتر از وظایف فردی، سرمایه گذاری روی ابزارهایی که همکاری را ارتقا می دهند نیز ضروری است. این امر به ویژه در دنیایی که کار از راه دور رواج بیشتری دارد اهمیت دارد. پلتفرم هایی که ارتباطات بدون درز، به اشتراک گذاری فایل و مدیریت پروژه را تسهیل می کنند، می توانند به طور قابل توجهی بهره وری را افزایش دهند. آنها همچنین بدون در نظر گرفتن موقعیت فیزیکی تیم ها به تقویت حس وحدت در بین تیم ها کمک می کنند.

کارمندانی که احساس می‌کنند منابع لازم برای انجام بهترین کار خود را دارند، تجربه مثبتی از کارمندان دارند که در نتیجه سطوح بالاتری از مشارکت و افزایش رضایت شغلی را به دنبال دارد.

4. تناسب کار و زندگی را ارتقا دهید

تناسب کار و زندگی به ایجاد تعادل بین کار و زندگی اشاره دارد به نحوی که منجر به رضایت در هر دو شود.

کارمندان مختلف ترجیحات متفاوتی دارند. در حالی که برخی ممکن است بخواهند از نردبان شرکت بالا بروند و مایلند تلاش بیشتری برای آن انجام دهند، برخی دیگر ممکن است ترجیح دهند ساعات کمتری کار کنند و بقیه زمان خود را به فعالیت های خارج از کار اختصاص دهند.

شما باید شیوه های منابع انسانی خود را با توجه عمیق به اولویت کارمندان طراحی کنید و فراتر از یک مدل یک اندازه مناسب بروید. پیشنهاد روزهای مرخصی کافی، فرصت‌های کاری از راه دور (در صورت لزوم)، برنامه‌های انعطاف‌پذیر، هفته‌های کاری فشرده و سایر ابتکارات را در نظر بگیرید که کارمندان را قادر می‌سازد تا تناسب کار و زندگی خود را شکل دهند.

5. امنیت روانی را تضمین کنید

کارمندان باید احساس امنیت کنند تا بدون ترس از مجازات، ریسک کنند، نظرات خود را بیان کنند و اشتباه کنند. فرهنگ ایمنی روانی، نوآوری، گفتگوی باز و احساس تعلق را تشویق می کند.

در یک محیط امن، افراد به احتمال زیاد ایده های منحصر به فرد خود را به اشتراک می گذارند، در بین تیم ها همکاری می کنند و فعالانه در بحث ها شرکت می کنند، حتی اگر نظرات آنها با اکثریت متفاوت باشد.

وقتی کارکنان معتقدند که مشارکت‌هایشان ارزشمند است و به دلیل ابراز عقاید مخالف یا اشتباهات صادقانه با تلافی مواجه نخواهند شد، بیشتر روی نقش‌های خود و موفقیت سازمان سرمایه‌گذاری می‌کنند.

شرکت ها با ترویج و حفظ فرهنگ ایمنی روانی فعالانه، رفاه کارکنان را افزایش می دهند و نوآوری و رشد را از درون هدایت می کنند.

6. فرصت های توسعه حرفه ای را ارائه دهید

دسترسی به فرصت‌های آموزشی و توسعه به اعضای تیم شما کمک می‌کند تا مهارت‌ها و دانش مورد نیاز برای برتری در نقش‌های خود و در محیط‌های کاری مدرن را تجهیز کنید.

برای مثال، می‌توانید کارگاه‌ها، دوره‌ها یا حتی بازپرداخت شهریه را برای آموزش بیشتر ارائه دهید و نشان دهید که به رشد حرفه‌ای و شخصی کارکنان خود متعهد هستید.

علاوه بر این، زمانی که کارکنان مسیر روشنی برای پیشرفت شغلی در سازمان می بینند، بیشتر درگیر می شوند. به طور منظم اهداف شغلی را با کارمندان خود در میان بگذارید و برای آنها فرصت هایی برای پیشرفت یا حرکت های جانبی به مناطق مورد علاقه فراهم کنید.

7. اجرای برنامه های سلامت و تندرستی

رفاه فیزیکی، ذهنی و مالی به طور مستقیم بر تجربه و مشارکت کارکنان تأثیر می گذارد. با این حال، استرس و فرسودگی شغلی چالش‌های رایج بسیاری از کارمندان است.

ارائه برنامه‌هایی مانند چک‌آپ‌های سلامت، منابع سلامت روان و سلامت مالی، یا عضویت در تناسب اندام می‌تواند به کاهش این مشکلات کمک کند و به کارکنان نشان دهد که شرکت به سلامت کلی آنها اهمیت می‌دهد.

کارکنان با سطح رفاه بالا بهره وری بیشتری دارند. تحقیقات نشان می دهد که رفاه بالاتر در محل کار با افزایش سودآوری سطح واحد تجاری همبستگی مثبت دارد.

سرمایه گذاری روی سلامت و رفاه کارکنان آنها اساساً به معنای سرمایه گذاری در موفقیت و پایداری بلندمدت سازمان شما است.

غذای کلیدی

در حالی که تجربه کارمند و مشارکت کارکنان مفاهیم مختلف در محل کار هستند، آنها عمیقاً به هم مرتبط هستند. ایجاد یک تجربه مثبت برای کارمندان، پایه و اساس سطوح بالایی از مشارکت کارکنان را ایجاد می کند.

یک تجربه مثبت کارمند، که با محیط کاری حمایت‌کننده، ارتباطات باز و فرصت‌های رشد مشخص می‌شود، به طور طبیعی منجر به سطوح بالاتری از تعامل می‌شود.

برعکس، کارکنان متعهد که عمیقاً متعهد هستند و روی نقش‌های خود سرمایه‌گذاری می‌کنند، به ایجاد یک محیط کاری مثبت‌تر و مشارکتی‌تر کمک می‌کنند و تجربه کلی را برای همه بهبود می‌بخشند.

برای سازمان‌ها، درک و پرورش این رابطه همزیستی کلیدی برای ایجاد نیروی کاری با انگیزه، سازنده و وفادار است که باعث موفقیت و رشد پایدار می‌شود.

سوالات متداول