اثربخشی مدیر: 4 روشی که منابع انسانی می تواند به بهبود آن کمک کند

یکی از مسئولیت های مهم متخصصان منابع انسانی این است که رهبران و مدیران را توسعه دهند و اطمینان حاصل کنند که آنها به تمام آنچه که برای مؤثر بودن در شغل خود نیاز دارند مجهز هستند. اثربخشی مدیر دقیقاً چیست، چگونه آن را اندازه گیری می کنید، و منابع انسانی چه کاری می تواند برای کمک به بهبود اثربخشی مدیر انجام دهد؟

مطالب
اثربخشی مدیر چیست؟
چرا اثربخشی مدیر مهم است
چگونه اثربخشی مدیر را اندازه گیری می کنید؟
چگونه منابع انسانی می تواند به تقویت اثربخشی مدیر کمک کند

اثربخشی مدیر چیست؟

اثربخشی مدیر به توانایی مدیر برای دستیابی به اهداف سازمان و ایجاد تعادل بین انتظارات و توسعه کارکنان اشاره دارد. یک مدیر مؤثر باید اطمینان حاصل کند که کار به طور مؤثر و به موقع انجام می شود و هم کارمند و هم سازمان پیشرفت می کنند.

برای مؤثر بودن در این راه، یک مدیر باید دارای طیف وسیعی از شایستگی ها، از جمله رهبری، مهارت های ارتباطی، تصمیم گیری و راهنمایی باشد. آنها همچنین باید به وضوح درک کنند که اثربخشی در نقش آنها چگونه است.

منابع انسانی نقشی کلیدی در کمک به مدیران برای تنظیم و ردیابی معیارها برای کمک به آنها دارد:

  • عملکرد خود را بهبود بخشند،
  • ایجاد یک طرح،
  • و فرصت های توسعه را ارائه دهد.

به این ترتیب، مدیران به رهبران بزرگی برای تیم خود تبدیل می شوند و سازمان می تواند به اهداف خود دست یابد.

How HR Can Boost Manager EffectivenessHow HR Can Boost Manager Effectiveness
ما در ادامه با جزئیات بیشتر در مورد اینکه چگونه منابع انسانی می تواند به بهبود اثربخشی مدیر کمک کند، بحث می کنیم.

چرا اثربخشی مدیر مهم است

مدیران مؤثر تأثیر زیادی بر کل سازمان دارند. بیایید نگاهی دقیق تر به مزایای اثربخشی مدیر داشته باشیم.

مشارکت کارکنان مطالعه ای توسط گالوپ نشان داد که مدیران حداقل 70 درصد از تفاوت امتیازات مشارکت کارکنان در بخش های مختلف یک کسب و کار را به خود اختصاص می دهند. این بدان معنی است که مدیران ناکارآمد می توانند تأثیر مخربی بر مشارکت کارکنان و سازمان گسترده تر داشته باشند.

برعکس، مدیریت مؤثر می تواند تجربه کارمند را در محل کار بهبود بخشد. جای تعجب نیست که کارکنان متعهد مولدتر هستند و عملکرد بهتری نسبت به کارمندان غیرفعال دارند.

کاهش گردش مالی و افزایش نگهداری احتمالاً با این جمله روبرو شده اید: کارمندان شرکت ها را ترک نمی کنند. آنها مدیران را کنار گذاشتند. این مورد توسط یکی دیگر از مطالعات گالوپ حمایت می شود که نشان می دهد 50٪ از کارمندان یک مدیر بد را به عنوان دلیل شماره یک برای ترک شغل خود ذکر می کنند. بنابراین مدیران خوب نقش حیاتی در حفظ استعدادهای برتر در سازمان و کاهش گردش مالی دارند.

نرخ ریزش کمتر باعث ایجاد ثبات بیشتر برای تیم و افزایش تعامل و روحیه کل گروه می شود.

ایجاد انعطاف پذیری و سازگاری در یک تجارت و بازار کار پرنوسان و غیرقابل پیش بینی، تغییر اجتناب ناپذیر است. مدیران بزرگ انعطاف پذیر هستند و سریع به تغییرات واکنش نشان می دهند. آن‌ها تیم‌های خود را مجهز می‌کنند تا به شیوه‌ای مشابه عمل کنند، که سازگاری کسب‌وکار را در یک چشم‌انداز همیشه در حال تغییر تضمین می‌کند.
بین رهبری و کارکنان تعادل برقرار کنید مدیران کارآمد به عنوان پل ارتباطی بین رهبران ارشد و کارکنان سازمان عمل می کنند. آنها نقش محوری در دستیابی به اهداف سازمانی دارند و در عین حال کارکنان تیم خود را نیز توسعه می دهند.

یک رهبر مؤثر در ایجاد تعادل بین این دو مسئولیت و اطمینان از خوشحالی کارمندان و رهبران تجاری مهارت دارد. به عبارت دیگر، بهترین مدیران قادر به ایجاد اعتماد در هر دو طرف هستند.

چگونه اثربخشی مدیر را اندازه گیری می کنید؟

به‌عنوان یک متخصص منابع انسانی، می‌توانید به مدیران کمک کنید تا تعیین کنند که کدام معیارها را برای اندازه‌گیری اثربخشی آن‌ها دنبال کنند و مجموعه‌های داده مرتبط را در اختیارشان قرار دهید. نحوه اندازه گیری اثربخشی مدیریت به اهداف سازمان بستگی دارد.

در اینجا چند نمونه از معیارهای اثربخشی مدیران آورده شده است:

گردش مالی و حفظ هر مدیر

گردش مالی و نرخ حفظ هر مدیر معیارهای مهمی هستند. آنها نشان می دهند که چه تعداد کارمند در حال ترک در مقابل ماندن در سازمان هستند. مدیری با نرخ جابجایی پایین و نرخ حفظ بالای کارکنان نشان می دهد که آنها در رهبری و پرورش تیم خود موثر هستند. در مقابل، گردش مالی بالا و نرخ نگهداری پایین برعکس این موضوع را نشان می دهد.

یک معیار فرعی که می توانید برای سنجش اثربخشی مدیر اندازه گیری کنید، گردش مالی با عملکرد بالا است. مدیری که بتواند عملکردهای بالا را حفظ کند احتمالاً مؤثر است، در حالی که جابجایی بالای افراد با عملکرد بالا به یک مدیر ناکارآمد اشاره دارد.

امتیازات مشارکت به ازای هر مدیر

نظرسنجی‌های پالس که مشارکت کارکنان را اندازه‌گیری می‌کنند و امتیاز ایجاد می‌کنند نیز می‌توانند به اندازه‌گیری اثربخشی مدیر کمک کنند. سطوح پایین تر مشارکت کارکنان منجر به غیبت و جابجایی می شود. حتی اگر یک کارمند در سازمان باقی بماند، اگر به طور کامل درگیر نباشد، بعید است که در اوج بهره وری خود عمل کند.

غیبت هر مدیر

اندازه گیری غیبت کارکنان – تعداد روزهای غیبت کارکنان در یک تیم خاص در مقایسه با میانگین سازمان – می تواند اثربخشی یک مدیر را تعیین کند. این نشان دهنده توانایی آنها برای اطمینان از مدیریت حجم کاری و اینکه کارکنان در محل کار سالم و خوشحال هستند را نشان می دهد.

به همان اندازه مهم است که چرا کارمندان غایب هستند، نه اینکه به صورت مجزا به ارقام نگاه کنیم.

معیارهای عملکرد تیم

معیارهای عملکرد تیم (شامل کارایی، کیفیت کار، ابتکار عمل و رضایت مشتری) به مدیران کمک می کند تا عملکرد و پیشرفت تیم خود را در مقایسه با سایر اعضای سازمان درک کنند.

این معیارها همچنین به شما کمک می‌کند تا بازخوردی را به کارمندان ارائه دهید تا بهبود یابند و به شما کمک می‌کنند تا به سطوح بالاتری از خروجی دست یابید، که در نهایت باعث درآمد بیشتر برای کسب‌وکار می‌شود.

نتایج بررسی عملکرد

بررسی عملکرد (همچنین به عنوان ارزیابی عملکرد یا ارزیابی عملکرد شناخته می شود) نوعی ارزیابی رسمی است که در آن مدیر عملکرد یک کارمند را بررسی و ارزیابی می کند، بازخورد ارائه می دهد و اهداف جدیدی را برای کارمند تعیین می کند. اینها به صورت سالانه، فصلی، ماهانه یا حتی هفتگی انجام می شود.

نتایج بررسی عملکرد به مدیران ایده محکمی در مورد اینکه نقاط قوت و ضعف تیمشان در کجا نهفته است، جایی که به توسعه بیشتر نیاز دارند و چگونه اهداف را برای افزایش توانایی خود برای دستیابی به اهداف گسترده تر سازمان تغییر دهند، ارائه می دهد.

چگونه منابع انسانی می تواند به تقویت اثربخشی مدیر کمک کند

منابع انسانی مدیران را قادر می سازد تا کارکنان خود را به طور موثر رهبری کنند، آنها را درگیر کنند و آنها را برای انجام بهترین کارشان توانمند کنند. چگونه منابع انسانی می تواند به افزایش اثربخشی مدیر کمک کند؟

1. تعیین کنید که اثربخشی با هم چگونه است

برای اینکه یک مدیر کارآمد باشید، ابتدا باید تعریف کنید که اثربخشی در یک نقش خاص به چه معناست. این بسته به صنعت و بخش مورد نظر متفاوت خواهد بود.

مهمترین مهارت ها و رفتارهای مورد نیاز برای یک مدیر موثر در سازمان و برای هر بخش خاص چیست؟ مهارت های خاصی در هر سازمانی ضروری خواهد بود. با این حال، بسته به ماموریت، فرهنگ و اهداف سازمان شما، یک مجموعه مهارت منحصر به فرد مورد نیاز خواهد بود.

منابع انسانی می تواند به مدیران کمک کند تا با شناسایی رفتارها و مهارت های کلیدی مورد نیاز برای ایجاد یک محیط کاری مثبت در تیم یا بخش خاص خود، معنای اثربخشی را در نقش خود تعریف کنند.

شما همچنین می توانید با هم تعریف کنید که چگونه می خواهید اثربخشی را اندازه گیری کنید و چگونه داده ها را جمع آوری می کنید.

2. یک برنامه، اهداف و نقاط عطف تعیین کنید

به دست آوردن داده ها از طریق معیارهای مختلف تنها اولین قدم است. با پیروی از بهترین شیوه ها، گام بعدی این است که تصمیم بگیرید با داده ها چه کاری انجام دهید. به عنوان مثال، مقایسه نتایج در طول زمان می تواند به مدیران کمک کند تا عملکرد تیم خود را بهبود بخشند و برنامه ای برای چگونگی رسیدن به آن ایجاد کنند.

فرض کنید هدف این است که تا پایان سه ماهه سوم عملکرد فروش تیم را تا 10 درصد بهبود بخشد. گام بعدی ایجاد یک برنامه با مدیر برای کمک به آنها برای رسیدن به آن هدف خواهد بود، به عنوان مثال، با ارائه آموزش عملکرد به کل تیم.

تعیین منظم اهداف، ابداع برنامه ای برای رسیدن به آنها و پیگیری نتایج به مدیران کمک می کند تا عملکرد تیم های خود را نظارت کرده و بر اساس آن اقدام کنند.

3. فرصت های توسعه را فراهم کنید

تحقیقات MDA Training گزارش می دهد که 58 درصد از مدیران مورد بررسی هیچ آموزش رهبری ندیده اند. بدون مهارت های لازم برای اجرا، خطر بی انگیزگی تیم ها و افزایش نرخ گردش مالی بیشتر است.

منابع انسانی می تواند فرصت های زیادی را برای مدیران فراهم کند تا مهارت های مدیریتی خود را توسعه و گسترش دهند و اثربخشی آنها را افزایش دهند. این باید فراتر از جلسات آموزشی و دوره های آنلاین باشد. برنامه توسعه رهبری یک مدیر می تواند شامل یادگیری خرد، مربیگری خارجی و راهنمایی باشد. فعالیت‌های یادگیری کوتاه که در طول زمان از هم جدا می‌شوند، می‌توانند به ادغام یادگیری در تمرین روزانه مداوم کمک کنند و کاربرد واقعی مهارت‌های جدید را تسهیل کنند.

این، همراه با جلسات آموزشی طولانی تر و یکباره، می تواند به تقویت یادگیری و اطمینان از استفاده از آن کمک کند. علاوه بر این، ارائه کوچینگ به مدیران به آنها کمک می کند تا مربیان بهتری برای کارمندان خود شوند و یک دایره مربیگری با فضیلت ایجاد می کند.

با هم، منابع انسانی و مدیران می توانند مهارت های ضروری برای کار بر روی آنها را به ترتیب اولویت شناسایی کنند و یک برنامه توسعه برای پیگیری ایجاد کنند.

4. به پرورش مهارت های نرم کمک کنید

شایستگی های رهبری مانند مدیریت افراد و مدیریت تعارض تنها مهارت های مهم یک مدیر موثر نیستند. مهارت های نرم، از جمله ارتباط، گوش دادن فعال و هوش هیجانی، برای دستیابی به اثربخشی مدیر به همان اندازه ضروری هستند.

این مهارت ها به مدیران کمک می کند تا خطوط ارتباطی باز و با ملاحظه ای را با اعضای تیم ایجاد و حفظ کنند، اطمینان حاصل کنند که انتظارات واضح هستند، بازخورد سازنده ارائه می دهند و دریافت می کنند، چیزها را از دیدگاه کارمندان می بینند، و کار خوب را تشخیص می دهند، قدردانی می کنند و به آنها پاداش می دهند.

منابع انسانی می تواند با مدیران برای پرورش و بهبود این مهارت های نرم و تبدیل آنها به تمرین روزانه کار کند. باز هم، این می تواند از طریق فرصت های آموزشی هدفمند، مربیگری، راهنمایی و سایر روش های یادگیری باشد.

کلام پایانی

نقش منابع انسانی در بهبود اثربخشی مدیران دوگانه است: کمک به مدیران برای اندازه‌گیری عملکرد و پیشرفت و فراهم کردن فرصت‌های کافی برای توسعه مهارت‌ها و شایستگی‌هایی که آنها را قادر می‌سازد در کارشان مؤثرتر باشند.

با افزایش اثربخشی مدیر در سازمان خود، در نهایت به بهبود عملکرد کسب و کار کمک می کنید.

شانی جی نویسنده و نویسنده بین المللی است که 5 سال گذشته را صرف نوشتن درباره منابع انسانی کرده است. شانی قبلا برای چندین نشریه از جمله HuffPost نوشته است.

منبع


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *